در این مقاله، چرایی مسئله نشدن شهر، به خصوص شهر تهران، از منظر جامعهشناسی بررسی شده است. مسئله شدن شهر برای جامعهشناسی ایرانی، امری بدیهی قلمداد می شود و تحققنیافتن آن، نیازمند بررسی و تحلیل است. بنابراین، به دنبال بررسی این مسئله هستیم که چرا شهر تهران برای اصحاب ع چکیده کامل
در این مقاله، چرایی مسئله نشدن شهر، به خصوص شهر تهران، از منظر جامعهشناسی بررسی شده است. مسئله شدن شهر برای جامعهشناسی ایرانی، امری بدیهی قلمداد می شود و تحققنیافتن آن، نیازمند بررسی و تحلیل است. بنابراین، به دنبال بررسی این مسئله هستیم که چرا شهر تهران برای اصحاب علوم اجتماعی و جامعه شناسی مسئله نشده است. شواهد نشان از این دارد که شهر تهران به عنوان مسئله ای بوروکراتیک برای سیاست مداران و به عنوان مسئله ای سیاسی برای روشنفکران مطرح بوده است و همین نگاه سبب شده -است تا جامعه شناسان به شهر به عنوان امری تابعی از حوزة سیاست و آسیب-شناسانه نگاه کنند. در دستیابی به نتایج، از مطالعة اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد تاریخی بهره برده ایم. نتایجی که پس از بررسی و انجام مطالعات تاریخی به آن دست یافتیم، نشان میدهد که تهران در دوره های مختلف تاریخی، به لحاظ فنی و بوروکراتیک، مسئلة حکومت ها و به لحاظ سیاسی مسئلة روشنفکران بوده است. شهر تهران به طور خاص، محل استقرار و افول حکومت ها بوده است اما در هریک از این دوره ها، سامان اجتماعی شهر تهران و حیات اجتماعی شهر، جایگاهی نداشته است. مسئله شهر در تفکرات و اندیشه-های روشنفکری هم جایگاهی نداشته است؛ چرا که دغدغة روشنفکران- چه چپگراها و چه راست گراها، چه شعرا و ادیبان و چه فیلسوفان- فرهنگ، تمدن و حکومت بوده است و شهری مثل تهران به عنوان مسئلهای مستقل برای جامعهشناسان مؤسس تجلی نکرده است که بخواهند بحثی در ارتباط با حیات اجتماعی شهر و زندگی شهری داشته باشند. بنابراین اگر علوم اجتماعی و جامعه شناسی را هم ادامه جریان روشنفکری بدانیم، شهر تهران مسئلة این گروه نبوده و پژوهش های اجتماعی انجامشده در حوزة شهر، بیشتر با رویکرد آسیب-شناسانه و معطوف به کالبد شهر بوده است تا مقتضیات زندگی شهری و حیات اجتماعی شهر و عوامل مؤثر بر آن.
پرونده مقاله
مدگرایی مفهومی فراگیر در چرخه زندگی جهان معاصر است. پدیده ای که بیشتر از هر گروهی، جوانان را بهعنوان پای ثابت خود اغوا نموده و به نظر می-رسد در حال تبدیلشدن به مسئله ای اجتماعی است. هدف این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با مدگرایی جوانان بوده است. روش پژوهش چکیده کامل
مدگرایی مفهومی فراگیر در چرخه زندگی جهان معاصر است. پدیده ای که بیشتر از هر گروهی، جوانان را بهعنوان پای ثابت خود اغوا نموده و به نظر می-رسد در حال تبدیلشدن به مسئله ای اجتماعی است. هدف این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با مدگرایی جوانان بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش و جامعه آماری این تحقیق جوانان شهر تهران بوده است. تعداد نمونه 387 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و نمونه با شيوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد است که از نظر روایی و پایایی مورد ارزیابی قرار گرفت. الگوی نظری پژوهش حاضر الگویی تلفیقی است. بنابراین از مفاهیم و نظریههای متخصصان اجتماعی از قبیل گئورگ زیمل (فرایند تناقض آمیز مد)، تورشتاین وبلن (فراغت و مصرف متظاهرانه)، بودریار، والتر بنیامین (پرسه زن و پاساژگردی)؛ بودریار (مصرف و هویت) و دلوز و گاتاری (سوژه پراکنده ماشین امیال) استفاده شده است. سنجش پایایی از طریق آزمون آلفای کرونباخ میزان قابل قبولی را نشان می دهد. بر اساس یافته های این پژوهش، بین متغیرهای سن، تحصیلات پدر و مادر، طبقه اجتماعی، تشخصطلبی، رسانههای همگانی و شبکه های اجتماعی (شبکههای مدرن مجازی)، دینداری و مدگرایی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیلشده در معادله رگرسیون 3/50 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود. متغیر تشخص طلبی قوی ترین رابطه را با مدگرایی نشان داد. همچنین در قسمت تحلیل مسیر معادلات ساختاری شاخصهای مدل از برازش قابل قبولی برخوردار میباشند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ میان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی شهروندان تهرانی و الگوی مصرف آنها بوده است. چهارچوب نظری بر مبنای آرای نظریهپردازانی چون وبلن، گیدنز و بوردیو تدوین شده است و تلاش شده تا با بهره گیری از نظریه های این افراد و استفاده از مفاهیم و متغ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ میان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی شهروندان تهرانی و الگوی مصرف آنها بوده است. چهارچوب نظری بر مبنای آرای نظریهپردازانی چون وبلن، گیدنز و بوردیو تدوین شده است و تلاش شده تا با بهره گیری از نظریه های این افراد و استفاده از مفاهیم و متغیرهای طرح شده در نظریه های آنها، مدل نظری پژوهش تدوین گردد و با طرح فرضیههای مستخرج از مدل در طول پژوهش به آزمون آنها اقدام گردد. رویکرد پژوهش حاضر، کمّی و روش پژوهش از نظر مسیر، توصیفی- تبیینی و از نظر هدف، کاربردی است. اطلاعات با استفاده از روش پیمایش و بهره گیری از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان بالای پانزده سال شهر تهران بوده که با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه، با 600 نفر از آنها گفت وگو شد. در بُعد عینیِ موضوع مورد مطالعه، نتایج نشان داد که مصرف فرهنگی از جمله متغیرهای تأثیرگذار در الگوی مصرف شهروندان است و علاوه بر آن، رابطه معناداری نیز میان مصرف فرهنگی و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی وجود دارد. از سوی دیگر، بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی مصرف پوشاک شهروندان تهرانی نیز رابطه وجود دارد. همچنین میزان استفاده شهروندان تهرانی از شبکه های اجتماعی مجازی بر پوشش آنها و نحوۀ خرید آنها تأثیرگذار بوده است. نتایج به دست آمده در بُعد ذهنیِ موضوع مورد مطالعه نیز بیانگر این است که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر ارزشها و نگرشهای اجتماعی شهروندان تهرانی مبنی بر گرایش به مصرفگرایی، اثرگذار بوده است.
پرونده مقاله
از آنجا که نگرشها وگرایشهای مردم هم مقوّم و هم بازنمای دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی جامعه هستند، هر عاملی که قادرباشد به درک بهتر آنها کمک کند، مهم و قابل مطالعه هستند. به این دلیل بررسی رابطة تحصیلات با نگرشهای اجتماعی- فرهنگی به عنوان موضوع اصلی این نوشتار انتخاب ش چکیده کامل
از آنجا که نگرشها وگرایشهای مردم هم مقوّم و هم بازنمای دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی جامعه هستند، هر عاملی که قادرباشد به درک بهتر آنها کمک کند، مهم و قابل مطالعه هستند. به این دلیل بررسی رابطة تحصیلات با نگرشهای اجتماعی- فرهنگی به عنوان موضوع اصلی این نوشتار انتخاب شد. برای تحلیل این موضوع از نظریة توسعة انسانی اینگلهارت و نقش آن در تحولات نگرشی بهره گرفته شد و اطلاعات موردنیاز از طریق تحلیل ثانویه یافتههای چند پیمایش ملی به دست آمد. یافتهها حاکی از آن است که به موازات افزایش تحصیلات جهتیابی کنشگران انسانی در مورد مناسبات خانوادگی، احساس تعلق به جامعه ملی، الگوی مصرف رسانهای، آگاهی سیاسی، دینداری، طرفداری ازحقوق زنان و محیط زیست و همچنین گرایش به مدارای اجتماعی بهطور معناداری تغییر میکند. به این ترتیب میتوان گفت افزایش تحصیلات یکی از منابع تفاوتهای نگرشی و ارزشی است. در خاتمه، دلالتهای فرهنگی- اجتماعی تغییرات تدریجی در نگرشها و ارزشهای کنشگران انسانی که به موازات افزایش تحصیلات رخ خواهد داد، بررسی شده است.
پرونده مقاله
نوجوانی دوران حساسی در تشکیل هویت اجتماعی دختران در دنیای مدرن همراه با تغییرات مداوم و جهانی شدن است. هدف اساسي اين مقاله بررسی رابطه ميان ابعاد جوّ مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی در ميان دختران دبیرستانی شهر کرمان است. در پژوهش حاضر، نظریة گیدنز و روتر و روش چکیده کامل
نوجوانی دوران حساسی در تشکیل هویت اجتماعی دختران در دنیای مدرن همراه با تغییرات مداوم و جهانی شدن است. هدف اساسي اين مقاله بررسی رابطه ميان ابعاد جوّ مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی در ميان دختران دبیرستانی شهر کرمان است. در پژوهش حاضر، نظریة گیدنز و روتر و روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به کار گرفته شده است. جامعۀ آماري این پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر کرمان در سال 1397 هستند. تعداد نمونه 380 نفر است كه با روش نمونه گیري طبقه بندی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. نتايج آمار توصیفی و استنباطی بهدستآمده از داده ها با نرمافزار SPSS نشان ميدهد: الف) هویت اجتماعی اکثر دختران دبیرستانی در سطح متوسط قرار دارد. ب) ميان جو مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی دختران نوجوان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد؛ يعني با افزایش جو عاطفی، آموزشی، تعادلجویی، رویارویی و انتظاری مدرسه، هویت اجتماعی در دانش-آموزان بیشتر می شود. ج) اجرای تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که چهار متغیر جو رویارویی مدرسه، ارتباط با دوستان، جو انتظاری و جو آموزشی مدرسه بر شدت هویت اجتماعی اثر دارند و 35 درصد آن را تبيین ميکنند. نتايج اين پژوهش حاكي از آن است که توجه به وضعیت مدارس از بعد اجتماعی رسمی و غیررسمی و سپس ابعاد هنجاری، آموزشی، عاطفی، مدیریتی مدرسه در هویت اجتماعی دختران نقش مهمی ایفا میکند. با پایهریزی درست مقدمات هویت اجتماعی میتوان هم عملکرد آن ها در برابر تغییرات اجتماعی را بهبود بخشید و هم از مشکلات تحصیلی و مسائل اجتماعی آینده پیشگیری نمود.
پرونده مقاله
مقالۀ حاضر به بررسی تفاوت تجربۀ گردشگری زنان و مردان، به عنوان جنبهای از اوقات فراغت پرداخته است. چهار دستۀ محدودیتهای هنجاری، وظایف نقشی زنانه، ضعف اقتصادی و نداشتن احساس امنیت موجب میشود تا زنان در تنظیم برنامۀ گردشگری خود متفاوت از مردان عمل کنند. برای این منظور چکیده کامل
مقالۀ حاضر به بررسی تفاوت تجربۀ گردشگری زنان و مردان، به عنوان جنبهای از اوقات فراغت پرداخته است. چهار دستۀ محدودیتهای هنجاری، وظایف نقشی زنانه، ضعف اقتصادی و نداشتن احساس امنیت موجب میشود تا زنان در تنظیم برنامۀ گردشگری خود متفاوت از مردان عمل کنند. برای این منظور، دادههای پیمایش ملی ارزشها، نگرشها و رفتارشناسی گردشگری ایران، با حجم نمونه 5009 نفر از کل استانهای کشور، تحلیل ثانویه شد. مبتنی بر ادبیات تحقیق، هشت فرضیه دربارۀ انگیزۀ سفر، اقدام به سفر، انتخاب اقامتگاه، وسیله نقلیه و تور گردشگری میان زنان و مردان مقایسه شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که زنان در سفرهای تنهایی یا با دوستان خود، بیشتر از تورهای گردشگری استفاده میکنند؛ کمتر از خودروی شخصی استفاده میکنند؛ کمتر به قصد تفریح و بیشتر با هدف زیارت سفر میکنند. همچنین زنانِ تنها بیشتر به قصد دیدار اقوام خود به سفر میروند و در سفرهای با دوستان خود کمتر در چادرهای مسافرتی بیتوته میکنند. هرچند زنان کمتر از مردان، تنهایی یا با دوستان خود به سفر رفته بودند، میزان سفرهای داخلی زنان با مردان تفاوت معنیداری نداشت؛ زیرا سفرهای با خانواده آنها بیش از مردان بود. همچنین هرچند تعداد سفرهای خارجی زنان کمتر از مردان بود، تعداد سفرهای خارجی زنان شاغل با مردان، تفاوت معناداری نداشت. به نظر میرسد که علی رغم محدودیتهای جدی در کیفیت تجربۀ گردشگری زنان نسبت به مردان، آنان با استفاده از گریزگاههای ساختاری و هنجاری جامعه توانستهاند به لحاظ کمّی، تجربۀ گردشگری برابری را با مردان برای خود رقم بزنند.
پرونده مقاله
يکي از مسائلي که حوزۀ اجتماعي و فرهنگيِ شهرداري تهران همواره در سالهاي اخير با آن مواجه بوده است، بحث انطباق فعاليت ها و به طور کلي شرح وظايف اين حوزه با کارکردهاي ذاتي و قانونيِ مديريت شهري است. موضوعي که بحث ها و نقد و نظرهاي زيادي را در چند سال اخير برانگيخته و خود چکیده کامل
يکي از مسائلي که حوزۀ اجتماعي و فرهنگيِ شهرداري تهران همواره در سالهاي اخير با آن مواجه بوده است، بحث انطباق فعاليت ها و به طور کلي شرح وظايف اين حوزه با کارکردهاي ذاتي و قانونيِ مديريت شهري است. موضوعي که بحث ها و نقد و نظرهاي زيادي را در چند سال اخير برانگيخته و خود را به عنوان يک مسئله در مديريت شهري تهران مطرح ساخته است. بر اين اساس در مطالعۀ حاضر به آسيب شناسي فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران پرداخته شده است. در این پژوهش، مطابق با مبانی نظری موضوع، سه مقولۀ اصلي شاملِ انطباق مفهومي، انطباق قانوني و انطباق سازماني، جهت آسيبشناسيِ اقدامات مدنظر قرار گرفت. روش اجراي پژوهش به اين ترتيب بود که فهرست فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي سازمان شهرداري در قالب پرسشنامۀ دلفي در اختيار ده نفر کارشناس قرار گرفت و از آنها خواسته شد تا هر فعاليت را در سه مقياس جداگانه ارزيابي نمايند. طبق نتایج پژوهش، مهمترين چالش در حوزۀ فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران در وهلۀ اول، ورود اين سازمان به برخي امور و فعاليت هايي است که خارج از وظايف ذاتي و قانوني آن است. در وهلۀ دوم، موازي کاري و هم پوشاني بخشي از اين فعاليت ها با ساير سازمان ها قرار دارد و در نهايت در سطحِ سوم، غلبۀ رويکرد نمايشي در برخي فعاليت هايي است که ذيل عنوان وظايف اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران دسته بندي مي شود. بر این اساس کاربست پژوهش حاضر بر بازنگریِ همه جانبۀ فعالیت ها برحسبِ ترکیبِ شاخص های سه گانه تکیه دارد. این بازنگری بر اساس امتیاز نهاییِ محاسبه شده برای هر فعالیت انجام شد و در نتیجۀ آن، فعالیت های هر حوزه در سه مقولۀ «تداوم»، «تعدیل» و «تغییر» دستهبندی شد.
پرونده مقاله
موقعیت گذار ایران از سنت به مدرنیته شرایط جدیدی را به لحاظ چالشهای میان دو نسل رقم زد. یکی از این چالشها در زمینه ازدواج است. فرهنگ ازدواج در ایران همواره همراه با حضور و نقش پررنگ خانوادهها بوده است و اساساً ازدواج به پیوندی خانوادگی تعبیر میشود. در دورانهایی انتخا چکیده کامل
موقعیت گذار ایران از سنت به مدرنیته شرایط جدیدی را به لحاظ چالشهای میان دو نسل رقم زد. یکی از این چالشها در زمینه ازدواج است. فرهنگ ازدواج در ایران همواره همراه با حضور و نقش پررنگ خانوادهها بوده است و اساساً ازدواج به پیوندی خانوادگی تعبیر میشود. در دورانهایی انتخاب فرد مناسب برای زندگی مشترک از ابتدا توسط خانواده انجام میشد؛ پیوندهای زناشویی کمتر به پشتوانه عشق رمانتیک، بلکه بر مدار منافع و مضار و صلاحدید خانوادهها بود. این الگو به مرور زمان تعدیل شده و بدیلهای متعددی نیز یافته است. در این تحقیق به دنبال بررسی توصیفی- تحلیلی تعارضات برآمده از الگوهای ازدواج میان والدین طلبه و فرزندان هستیم. بررسی استراتژیها و راهکارهای آنها در مواجهه با این تعارضات بخش دیگری از هدف این تحقیق است. برای ارائه توصیفی دقیق و عمیق از مسائل نسلی خانوادههای طلاب، رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای مناسب بهنظر رسید. «زیّ طلبگی»، خردهفرهنگی است که برای شناخت آن به طور عام و شناخت مسائل درون خانواده، بهترین گزینه، اتکا به روایتهای بازیگران میدان و نزدیکی هرچه بیشتر به آن برای دستیابی به فهم عمیقتر بهنظر میرسد. بررسی دادهها نشان میدهد سه الگوی تقابل در میان فرزندان و والدین طلبه وجود دارد که عبارتند از: درونهمسرگزینی در مقابل برونهمسرگزینی، تعجیل در ازدواج در مقابل تأخیر در ازدواج، و ازدواج مبتنی بر کهنسالسالاری در مقابل ازدواج مبتنی بر آزادی. در بررسی مواجهه فرزندان با تعارضات در الگوهای ازدواج نیز سه استراتژی شناسایی شد که شامل استراتژی ستیز، استراتژی تسلیم، و استراتژی پنهانکاری است. بررسی دادههای تحقیق نشان میدهد تجربه طلاق در فرزندان و روابط عاطفی حاکم بر خانواده اهمیت بالایی در نوع مواجهه فرزندان با تعارضات دارد. نتیجه دیگری که از مطالعه دادهها به دست آمده، نقش متغیر زمینهای «جنسیت» در تشدید تعارضات است؛ چرا که بهنظر میرسد نگرش والدین نسبت به فرزندان دختر و پسر تفاوت فاحشی دارد. در بخش نتایج همچنین به نقش تسهیلگرانه «وضعیت تحصیلی» اشاره شده است که «میانجی تسهیل ارتباط در مقام تعارض» خوانده میشود.
پرونده مقاله
طی سالهای اخیر، جامعهشناسان و انسانشناسان شهری به موضوع جوانان و استفاده آنان از فضاهای عمومی شهری اقبال بیشتری نشان دادهاند. در این خصوص از طرفی شاهد تحقیقاتی هستیم که با رویکردهای جرمشناسانه با فضای شهری مواجه شدهاند و در کنار آن، رویکردهایی که با تکیه بر مفا چکیده کامل
طی سالهای اخیر، جامعهشناسان و انسانشناسان شهری به موضوع جوانان و استفاده آنان از فضاهای عمومی شهری اقبال بیشتری نشان دادهاند. در این خصوص از طرفی شاهد تحقیقاتی هستیم که با رویکردهای جرمشناسانه با فضای شهری مواجه شدهاند و در کنار آن، رویکردهایی که با تکیه بر مفاهیمی همچون به حاشیه راندن، طرد و محرومسازی گروههای اجتماعی از فضاهای عمومی شهری، تحقیقات خود را سامان دادهاند. در این تحقیقات به موضوعاتی همچون طرد و در مقابل مقاومت جوانان پرداخته میشود و این پرسش مطرح است که جوانان با اتخاذ استراتژیهایی همچون شخصیسازی مکان و قلمروسازی در قلب فضاهای عمومی، چگونه تلاش میکنند تا امضای خود را بر فضا ثبت کنند. مطالعۀ حاضر با تکیه بر مردم نگاری شهری در پیاده راه برادران مظفر شمالی شهر تهران انجام شده است. هدف اصلی پژوهش آن است تا لایههای مختلف استراتژی محرومسازی و به حاشیه راندن توسط نهادهای رسمی و اجتماع محلی که برخی از محققان شهری از آن با عنوان «پالایش مکان» یاد میکنند، شناسایی شده، همچنین استراتژیهای مختلف جوانان حاضر در این میدان (پیاده راه) برای کنار آمدن، خنثی کردن و مقاومت در برابر طرد نشان داده شود. یافتهها نشان میدهد که این پیاده راه برای جوانان، محل گریز از نگاه خیره نهادهای رسمی به شمار میرود. همچنین به کارگیری استراتژی طرد و دوری جستن از استراتژی دربرگیری که نهادهای رسمی و اجتماع محلی اعمال میکنند، موفق نبوده و موجب شکلگیری سویههای مقاومت در بین جوانان گشته است.
پرونده مقاله
دغدغه و مسئله اصلی مقاله پیشرو نقد و ارزیابی انتقادی و راهبردی مجموعه سیاستهای اجتماعی نظام تصمیمگیری و دستگاه اجرائی در چند دهه گذشته است. به این منظور این سیاستهای (شامل تصمیمات و اقدامات در حوزه مسائل، مشکلات، آسیبها و جرائم در 5 بخش شناسائی، مبانی مواجهه و انتخ چکیده کامل
دغدغه و مسئله اصلی مقاله پیشرو نقد و ارزیابی انتقادی و راهبردی مجموعه سیاستهای اجتماعی نظام تصمیمگیری و دستگاه اجرائی در چند دهه گذشته است. به این منظور این سیاستهای (شامل تصمیمات و اقدامات در حوزه مسائل، مشکلات، آسیبها و جرائم در 5 بخش شناسائی، مبانی مواجهه و انتخاب سیاست، پیادهسازی، اجراء و ارزیابی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش فراترکیب بوده و از تحلیلها، ارزیابی و نقدهای موجود توسط محققان و پژوهشگران ایرانی و نیز تجربة زیسته نویسنده استفاده شده است. پس از مرور اجمالی وضعیت کنونی مسائل اجتماعی که نشاندهنده ناکامیها و عدم توفیقات بوده و گاه سریع به سیاستهای اتخاذ شده یافتهها گویای آن است که معمولاً شناسائی مسائل نابهنگام و با تأخیر بوده است. در زمینه مبانی کلی نوعی بلاتکلیفی، نگاه زیستی و فردگرایانه و بیتوجهی به راهحلهای اساسی حاکم بوده است. در حوزه بررسی و انتخاب سیاستها فقدان یادگیری و بیتوجهی به تجارب سیاستی، تمرکزگرائی، احساسزدگی، مخاطب نشناسی، عدم شفافیت، بیاعتنائی به گروههای حاشیهای و شرایط بومی- محلی مشاهده میشود. در عرصة پیادهسازی نیز کمبود و عدم توزیع مناسب منابع مالی، بیاعتنائی به سیاستها، فقدان زیرساختها؛ ناهماهنگی و مشکل نیروی انسانی به چشم میخورد. در زمینه اجراء نیز با ضعف دستگاههای اجرائی، مواجهه تشریفاتی و مناسکی و فقدان تفکر ماتریسی و شتابزدگی مواجه هستیم. در مرحله نظارت نیز فقدان نظام رصد و پایش و ضعف مشارکت نهادهای مدنی در فرایند ارزیابی از مهمترین انتقادات بهشمار میآیند. در پایان راهبردهائی مانند شفافیت و تغییرات ساختاری پیشنهاد شدهاند.
پرونده مقاله
زنان سالمندِ تنها، با توجه به شرایط جامعه، یکی از گروه های در معرض خطر محسوب می شوند و لازم است برنامة مشخصی برای حمایت از آنها پیشبینی شود. در ایران برنامة خاصی برای حمایت از زنان سالمندِ تنها طراحی و اجرا نشده و ضرروت دارد برای این منظور، نیازهای این گروه ارزیابی و چکیده کامل
زنان سالمندِ تنها، با توجه به شرایط جامعه، یکی از گروه های در معرض خطر محسوب می شوند و لازم است برنامة مشخصی برای حمایت از آنها پیشبینی شود. در ایران برنامة خاصی برای حمایت از زنان سالمندِ تنها طراحی و اجرا نشده و ضرروت دارد برای این منظور، نیازهای این گروه ارزیابی و اولویتبندی شود. در این پژوهش، برای بررسی این موضوع، ابتدا با کارشناسان، سیاستگذاران و مدیران و همچنین زنان سالمندِ تنها به صورت نیمهساختاریافته مصاحبه شد و سپس مصاحبهها مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. نمونهگیری به روش هدفمند و گلولهبرفی در استانهای تهران و البرز انجام گرفت و تا زمان دستیابی به اشباع ادامه یافت. دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته جمعآوری شد. متن مصاحبهها پس از پیادهسازی در سه مرحله کدگذاری شد و مقولهها و زیرمقولهها به دست آمد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مهمترین دلیل تنهازیستی زنان سالمند، فوت همسر و ازدواج فرزندان است. آنها برای حفظ استقلال خود، سعی میکنند با صرفهجویی منابع مالی خود را مدیریت کنند، مراقب سلامتی خود هستند و برای بیماریهایشان تحت درماناند. بسیاری از آنها در دورة سالمندی تمایلی به ازدواج مجدد ندارند. تغییر محل زندگی به دلیل فروش منزل در دورة سالمندی موجب میشود شبکة ارتباطی آنها در بسیاری موارد به فرزندان و خانواده آنها محدود شود و مشارکت اجتماعی در میان آنها محدود باشد. ارتباط با اعضای خانواده، مراقبت، استقلال، حمایت مالی، تعامل اجتماعی و مشارکت اجتماعی، امنیت و احساس امنیت، دسترسی جغرافیایی و خدمات بهداشتی-درمانی و توانبخشی، آموزش و ارتقای آگاهی و سرگرمی و داشتن اوقات فراغت متناسب با دورة سالمندی، از جمله موضوعاتی است که ضرورت دارد در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای مربوط به زنان سالمندِ تنها مورد توجه قرار گیرند.
پرونده مقاله
هدف این مقاله، مطالعۀ ارتباط ضریب امنیت محیط اجتماعی و الگوهای مهاجرتهای داخلی با رویکردی آسیبشناسانه است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل ثانویۀ دادههای سرشماری است، جامعه آماری، 31 استان کشور در سال 1390 است. بر اساس پوشۀ دو درصد سرشماری، نمونه مورد بررسی 95093 نف چکیده کامل
هدف این مقاله، مطالعۀ ارتباط ضریب امنیت محیط اجتماعی و الگوهای مهاجرتهای داخلی با رویکردی آسیبشناسانه است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل ثانویۀ دادههای سرشماری است، جامعه آماری، 31 استان کشور در سال 1390 است. بر اساس پوشۀ دو درصد سرشماری، نمونه مورد بررسی 95093 نفر مهاجر است. مبانی نظری این پژوهش، نظریۀ بیسازمانی اجتماعی است که اثرات مهاجران تازه وارد را در جامعۀ مقصد از نظر آسیبشناسی تحلیل می کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از کل مهاجرتهای داخلی مورد بررسی، حدود 16 درصد مهاجرتها بالقوه آسیبزاست. مقصد اصلی مهاجرتهای آسیبزا عمدتاً استانهای همدان، تهران، خراسان رضوی و البرز است. نزدیک به 80 درصد مهاجرتهای آسیبزا در سنین 15– 35 سالگی اتفاق میافتد. همچنین بین درصد مهاجرتهای آسیبزا و ضریب ناامنی محیط اجتماعی با ضریب اطمینان 99.99 درصد همبستگی معنادار مشاهد شد، اما رابطۀ میان میزان خالص مهاجرت و ضریب ناامنی محیط اجتماعی همبستگی غیر معنادار و ضعیف مشاهده شد. با توجه به نتایج آماری یادشده میتوان نتیجه گرفت که خود مهاجرت فی نفسه منجر به بروز آسیبهای اجتماعی نمیشود، بلکه کیفیت مهاجران و چگونگی انطباق پذیری مهاجران با محیط جامعۀ مقصد است که زمینۀ بروز آسیبهای اجتماعی ناشی از مهاجرت را فراهم میکند.
پرونده مقاله
ساختار قدرت در خانواده موضوع مهمی است که پایداری خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. در دهههای اخیر تغییرات مختلفی در سطوح مختلف ملی و نیز در درون خانوادة ایرانی به وقوع پیوسته و تأثیراتی در پایداری خانواده برجای گذاشته است. هدف اصلی مقالة حاضر، بررسی ساختار قدرت و رابطة چکیده کامل
ساختار قدرت در خانواده موضوع مهمی است که پایداری خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. در دهههای اخیر تغییرات مختلفی در سطوح مختلف ملی و نیز در درون خانوادة ایرانی به وقوع پیوسته و تأثیراتی در پایداری خانواده برجای گذاشته است. هدف اصلی مقالة حاضر، بررسی ساختار قدرت و رابطة آن با ناپایداری در خانواده در ایران است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل ثانویه 3819 نفر از افراد متأهل دادههای پیمایش ملی خانواده به بررسی رابطة بین دو متغیر پرداخته است. ساختار قدرت در سه شاخص ساخت قدرت، آزادی عمل و اعمال قدرت، شیوة اعمال قدرت با زیرشاخصهای مربوط و ناپایداری خانواده در سه شاخص در سطوح کنش (تعارض زناشویی و خشونت) و نگرش (نگرش به طلاق) در زیر شاخصهایی مطالعه گردید. یافتهها نشان میدهد در حالی که ساختار کلی قدرت در خانواده ایرانی تا حد قابل توجهی متقارن بوده، برخی از شاخصهای قدرت مانند میزان آزادی عمل و اعمال قدرت و شیوههای اعمال قدرت بر تعارضات زناشویی، خشونت و نگرش به طلاق تأثیرات قابل توجهی داشته و ناپایداری خانواده را افزایش میدهند. لازم است به منظور کاهش طلاق و افزایش پایداری خانواده، برنامهریزیها و خدمات مختلف اعم از مشاورهای و غیره به خانوادههای دارای تعارضات بیشتر زناشویی و خانوادههایی که خشونت بیشتری در آنها گزارش میشود، اختصاص داد. همچنین نگرش زنان و مردان نسبت به وضعیت ساختار قدرت و نگرش به پیامدهای طلاق متفاوت بوده و زنان با تسامح بیشتری به پیامدهای طلاق میاندیشند.
پرونده مقاله
ازدواج دختران در دوران کودکی، چالشی در مناطق کمتر توسعه یافته و مسئلهای اجتماعی است که در بخش های مختلف جهان، زندگی زنان و کودکدختران را تحت تأثیر قرار داده است. هدف این پژوهش، تفسیر دلایل زنان شهر چابهار از تجربۀ کودک همسری است که با روش شناسی کیفی و با استفاده از رو چکیده کامل
ازدواج دختران در دوران کودکی، چالشی در مناطق کمتر توسعه یافته و مسئلهای اجتماعی است که در بخش های مختلف جهان، زندگی زنان و کودکدختران را تحت تأثیر قرار داده است. هدف این پژوهش، تفسیر دلایل زنان شهر چابهار از تجربۀ کودک همسری است که با روش شناسی کیفی و با استفاده از روش نظریۀ زمینه ای انجام شده است. پژوهش حاضر با ابتنای بر روش نظریۀ زمینه ای، به درک معنای ذهنی 28 نفر از زنان شهر چابهار نسبت به تجربۀ کودک همسری و شرایط علی، مداخله ای و بافتی در بازنمایی تجربه زیستۀ کودک همسری مبتنی بر فقر پرداخته است. به این منظور با 28 نفر از زنان شهرستان چابهار که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. فقر اقتصادی، فقر فرهنگی-آموزشی، شرایط نابسامان خانوادگی و تبعیض جنسیتی، شرایط علّی ازدواج دختران در سنین کودکی را فراهم ساخته است. شرايطه مداخلهگر (فقر زنان سرپرست خانوار و چهرۀ زنانه فقر) و شرايط بافتي (فقر شهری، زیست مکان ناامن و مردسالاری هنجاری) نيز ازدواج کودکان را زمينهسازي و تسهيل کرده است. همچنین تحليل دادهها با نظام کدگذاري سهسطحي باز، محوري و گزينشي نشان داد که مقولۀ مرکزي منتزع از ازدواج کودکان در بين افراد مورد مطالعه، «فقر مضاعف و کودک همسری چندوجهی» است. یافته ها بر این دلالت داشتند که ازدواج در کودکی، دختران را در معرض انوع آسیب های آشکار و غیر مستقیم از جمله کودک مادری، کودک بیوه گی، خشونت خانگی، بازماندگی تحصیلی، بازتولید چرخۀ فقر، افسردگی مفرط و انزوای اجتماعی قرار می دهد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف شناسایی چالشهای دانشآموختگان مقطع دکتری به ویژه در حوزۀ اشتغال تعریف شد و همچنین مسائل متعدد مرتبط با آموزش، پژوهش، امکانات و انتظارات در دوران تحصیل، پس از تحصیل و اشتغال آنها را مورد کاوش قرار داد. رويكرد نظري در تحليل دادهها، رويكردي مرتوني است. ج چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی چالشهای دانشآموختگان مقطع دکتری به ویژه در حوزۀ اشتغال تعریف شد و همچنین مسائل متعدد مرتبط با آموزش، پژوهش، امکانات و انتظارات در دوران تحصیل، پس از تحصیل و اشتغال آنها را مورد کاوش قرار داد. رويكرد نظري در تحليل دادهها، رويكردي مرتوني است. جمعیت آماری این مطالعه، فارغالتحصیلان شانزده دانشگاه برتر کشور را شامل میشد که از سال 1393 تا 1398 فارغ التحصیل شده بودند. تعداد کل فارغ-التحصیلان دکتری این پنج سال، بالغ بر 16069 نفر بود که رایانامه 12434 نفر قابل دسترس گردید و پرسشنامههاي الكترونيك به رایانامه آنان ارسال شد. یکی از یافته های مهم این است که از لحاظ بازار کار، دانشگاهها بیشترین مصرفکنندۀ نیروی انسانی متخصص با درجۀ دکترا هستند و بخشهای دیگر اقتصادی، صنعتی و خدماتی، پذیرای کافی برای نيروي انساني با سطح بالای تخصصی نیستند. در زمینه اشتغال، فارغ التحصیلان زن مقطع دکتری، فاصله قابل توجهی در یافتن اشتغال از مردان دارای این مدرک داشتهاند (%54 در مقابل 79%)، به ویژه برای شغلهای دولتی (%59 در مقابل 69%). در مقولۀ مهم رضایت از کار، ابراز گسترده پاسخگویان - هم زنان و هم مردان شاغل با مدرک دکترا - از کافی نبودن حقوق و مزایای شغلی وجود داشت (بیش از 75% پاسخگویان). اما نکته هشداردهنده و مهمتر این بود که بیش از 70% از دارندگان مدرک دکتری، تمایل به مهاجرت به خارج از کشور داشتهاند.
پرونده مقاله
پدیدۀ اقدام به خودکشی از جمله مهم ترین آسیبهای اجتماعی- روانشناختی رو به رشد در سراسر جهان است که 4/1 از کل مرگومیرها در سراسر جهان را شامل می شود. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی زنان است که با روششناسی کیفی و استفاده از روش نظریۀ زم چکیده کامل
پدیدۀ اقدام به خودکشی از جمله مهم ترین آسیبهای اجتماعی- روانشناختی رو به رشد در سراسر جهان است که 4/1 از کل مرگومیرها در سراسر جهان را شامل می شود. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی زنان است که با روششناسی کیفی و استفاده از روش نظریۀ زمینهای به انجام رسیده است. به این منظور با 23 مشارکتکننده از زنان آبدانانی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، در طول بیش از یک سال مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نه مقولۀ اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد: خانواده متشنج، ناکارآمدی روابط خانوادگی، خانواده بزهکار، انحراف اخلاقی همسر، خانواده ازهمگسیخته، همسر گزینی تحمیلی، دوری از فضای نامطلوب خانواده با ازدواج، اختلافات زناشویی، تجربه طرد و دوری گزینی عامدانه. همچنین «چالشهای خانوادگی- خودکشی های معنادار» به عنوان مقوله هستهای انتخاب شد و در نهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها نشان می دهد که روابط ناکارآمد خانوادگی، محدودیت و تحمیل چالش های جدی در زندگی زنان ایجاد کرده که خودکشی، تنها یکی از این چالش های جدی محسوب میگردد.
پرونده مقاله
مهاجرت و جابه جایی داخلی در پاسخ به دامنۀ گسترده اي از عوامل با اثربخشیهای متفاوت رخ می دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل گیری مهاجرتهای داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت ها و مؤلفه های توسعه ای است. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده ها چکیده کامل
مهاجرت و جابه جایی داخلی در پاسخ به دامنۀ گسترده اي از عوامل با اثربخشیهای متفاوت رخ می دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل گیری مهاجرتهای داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت ها و مؤلفه های توسعه ای است. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری 1395 در سطوح استانی و شهرستانی به بررسی تأثیر بیکاری جوانان و توسعۀ نابرابر منطقه ای بر مهاجرت داخلی در ایران می پردازد. نتایج بیانگر خوشه های فضایی بیکاری و توسعه نیافتگی در کشور و نابرابری در برخورداری از منابع و فرصت های اقتصادی و اجتماعی از یکسو و تفاوت های منطقه ای در میزان های مهاجرت از سوی دیگر است. بالاترین سطح توسعه یافتگی و کمترین میزان بیکاری جوانان و همچنین مهاجرپذیری بالا مربوط به مناطق مرکزی کشور، بهویژه پایتخت است. در مقابل، مناطق مرزی غرب، شمال غربی، شرق و جنوب شرقی کشور، کمترین سطح توسعه یافتگی و بالاترین میزان بیکاری و مهاجرفرستی را دارند. از این رو مهاجرت داخلی، فرایندی پویا، چندبُعدی و برخاسته از شرایط ساختاری و نابرابریهای منطقهای است.
پرونده مقاله
خشونت خانگی علیه زنان نوعی رفتار پرخاشگرانه است که در روابط نزدیک و خانوادگی رخ میدهد. خشونت علیه زنان، یکی از خشن ترین نتایج نابرابریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف است که پیامدهای جبرانناپذیری را برای قربانی ایجاد میکند. به نظر میرسد که دسترسی به منا چکیده کامل
خشونت خانگی علیه زنان نوعی رفتار پرخاشگرانه است که در روابط نزدیک و خانوادگی رخ میدهد. خشونت علیه زنان، یکی از خشن ترین نتایج نابرابریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف است که پیامدهای جبرانناپذیری را برای قربانی ایجاد میکند. به نظر میرسد که دسترسی به منابع در زنان شاغل، سبب تجربۀ خشونت در بین آنها شده و آنان نیز از خشونت خانگی مستثنی نیستند. مطالعات قابل توجهی در ارتباط با خشونت خانگی علیه زنان خانه دار شده، ولی در ارتباط با زنان شاغل، مطالعات محدود بوده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربۀ خشونت خانگی و درک زنان شاغل از این خشونت در شهر تهران است. در بخش روششناسی از روش کیفی و راهبرد نظریۀ زمینهای استفاده شد. انتخاب مصاحبهشوندگان به صورت هدفمند بود و تعداد 12 زن شاغل به مدت بیش از سه ماه بررسی شدند. هفت مقولۀ اصلي و يك مقولۀ هسته از خلال كدگذاري دادهها استخراج شد. «چرخۀ اشتغال زنان و تجربۀ خشونت» به عنوان مقولۀ نهایی انتخاب گردید و در پایان مدل پارادایمی مستخرج از دادهها طرح شد. نتایج بیانگر آن است که زنان شاغل در شهر تهران، درکی متنوع از خشونت خانگی داشته، انواع این خشونت را تجربه میکنند. به نظر میرسد که نوع و میزان خشونت اقتصادی و اجتماعی در زنان شاغل، متفاوت از زنان خانه دار باشد.
پرونده مقاله
مقالۀ حاضر به دنبال مطالعۀ افراد پرنفوذ علمی در ایران، بدین پرسش میپردازد که چگونه در کنار سلیبریتیهای سنتی، استاد- اینفلوئنسرها، جای خود را در فضای دانشگاهی بازکردهاند. برای انجام این مطالعه، ابتدا به کاوش در باب مفهوم فرهنگ شهرت و اینفلوئنسری پرداختهایم و سپس پا چکیده کامل
مقالۀ حاضر به دنبال مطالعۀ افراد پرنفوذ علمی در ایران، بدین پرسش میپردازد که چگونه در کنار سلیبریتیهای سنتی، استاد- اینفلوئنسرها، جای خود را در فضای دانشگاهی بازکردهاند. برای انجام این مطالعه، ابتدا به کاوش در باب مفهوم فرهنگ شهرت و اینفلوئنسری پرداختهایم و سپس پای تحقیقات متأخر در باب نسبت دانشگاه و فرهنگ اینفلوئنسری را به میان آوردهایم. در مرتبه بعدی از خلال مطالعات انجام شده و همچنین مطالعۀ موقعیت هفت استاد پرنفوذ دانشگاهی، صفحات اینستاگرامی و دیگر شبکههای اجتماعی آنان وارسی شده، در نهایت گونهشناسی ای از اشکال مختلف استادان مشهور دانشگاهی ارائه میشود. سه گونۀ کلی از استادان مشهور شناسایی شد:
در دسته اول، سلیبریتیهای سنتی قرار دارند که عمدتاً حضوری اندک در شبکههای اجتماعی دارند. دسته دوم، استادان- اینفلوئنسر هستند؛ یعنی کسانی که درون شبکههای اجتماعی متولد شدند و حضور، فعالیت و شهرتشان در جهان مجازی، بیش از جهان بیرونی است. گروه سوم، هویت دورگه و هیبریدی دارند؛ به لحاظ سنی هرچند تجربه بالایی دارند، با گروه سنی دسته اول فاصله دارند. به عبارتی در مرز میان گونۀ اول و دوم جای گرفتهاند؛ هم کمی شهرت پیشین در دنیایی خارج از فضای مجازی دارند و هم موقعیت جدیدی برای خود در شبکههای اجتماعی ایجاد کردهاند. در مقایسۀ میان این سه گونۀ دانشگاهی، تمایزهای عمده سلبیریتیهای دانشگاهی به عنوان چهرۀ نوظهور تشریح خواهد شد. استاد- اینفلوئنسرها، درون شبکههای اجتماعی متولد می شوند و زندگی میکنند؛ شهرتشان را مدیون همین شبکهها هستند؛ رابطه ای افقیتر با مخاطبان خود برقرار میکنند؛ جمعیتی عمومیتر را مخاطب خود قرار میدهند؛ بهخوبی از قدرت پیوندهای سست آگاهند و در نهایت در نقش رهبران جدید فکری در جامعه ظاهر میشوند.
پرونده مقاله
نخستینبار در ماده واحدة قانون سقط درمانی مصوب 1384، سقط جنین به دلیل «بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن، موجب حرج مادر است»، با شرایطی تجویز شد. با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال 1400 و نَسخِ آن مادهواحده، سقطِ حرجی، از انحصار چکیده کامل
نخستینبار در ماده واحدة قانون سقط درمانی مصوب 1384، سقط جنین به دلیل «بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن، موجب حرج مادر است»، با شرایطی تجویز شد. با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال 1400 و نَسخِ آن مادهواحده، سقطِ حرجی، از انحصار بیماری یا نقصِ جنین خارج گشته و به طور کلی «مشقت شدیدِ غیر قابل تحمل برای مادر»، جایگزین آن شده است. این دگرگونی، جهشی بزرگ در مسیر قانونگذاری ایران محسوب میشود و نیازمند تحلیل و بررسی است. هدف این مقاله، تجزیه و تبیین شرایط، معیارها، آثار و کارآمدیِ سقطِ حرجی در قانونِ جدید است و روش آن، توصیفی و تحلیلی است. به عنوان نتیجه، به نظر میرسد که نخست، انحصار سقط حرجی در بیماری یا نقص جنین، در قانون پیشین، منطقاً قابل توجیه نبود. دوم اینکه در برخی موارد، حرجهای اجتماعی و روانی (نه جسمی) ناشی از بارداری، شدت و تأثیری به مراتب بیش از بیماریها و نواقص جنین دارند. سوم اینکه هر ناخرسندی و عذری را نباید مصداق حرجِ مادر پنداشت؛ بلکه تعریف و معیار و مصادیق حرج، باید به دقت تبیین شود. چهارم اینکه آیین دادرسی ویژة قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، ضامن رسیدگی دقیق و همهجانبه به موضوع است.
پرونده مقاله
زنان به لحاظ نقشی که در خانواده دارند، بهویژه نقش مادری، در فرزندپروری و جامعهپذیری نسل آینده و از این طریق بر شکلگیری هویت این نسل تأثیرگذارند. از سوی دیگر تحولاتی که طی دهههای اخیر در جهان رخ داده است، فرصتهایی را برای افزایش این تأثیرگذاری فراهم کرده است. پژوهش چکیده کامل
زنان به لحاظ نقشی که در خانواده دارند، بهویژه نقش مادری، در فرزندپروری و جامعهپذیری نسل آینده و از این طریق بر شکلگیری هویت این نسل تأثیرگذارند. از سوی دیگر تحولاتی که طی دهههای اخیر در جهان رخ داده است، فرصتهایی را برای افزایش این تأثیرگذاری فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف کلی آگاهی از رابطۀ میان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و دین داری زنان و دختران انجام شده است. در این پژوهش از روش کمی (پیمایشی) استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه همراه با مصاحبه است. جامعه آماری در این پژوهش، زنان و دختران 18 تا 65 ساله شهرهای همدان، شهرکرد، شیراز، اهواز، تهران و کرمان است که بر اساس ارزیابی سازمان مدیریت و برنامهریزی از سطح توسعهیافتگی استانها و همچنین ضریب نفوذ اینترنت تعیین شدهاند. حجم نمونه، 1418 نفر است و روش نمونهگیری، چند مرحله است. یافتهها نشان میدهد که هرچند شبکههای اجتماعی بر دینداری زنان و دختران جامعه هدف تأثیر دارد، ضرایب تأثیر به گونهای است که این تأثیر بر ابعاد مناسکی بیش از ابعاد اعتقادی و ابعاد تجربی دینداری است. همچنین شبکههای اجتماعی بر رفتارهای شرعی تاحدی تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
از ملزومات توسعۀ پایدار شهری، مشارکت آگاهانه و فعالانۀ شهروندان است. یکی از مقولههای مهمی که مشارکت شهروندان در آن بسیار تعیین کننده است، مقولۀ مدیریت پسماندهای جامد شهری و بازیافت است که مهم ترین رکن در بازیافت زبالههای شهری، تفکیک زباله از مبدأ توسط شهروندان است. هد چکیده کامل
از ملزومات توسعۀ پایدار شهری، مشارکت آگاهانه و فعالانۀ شهروندان است. یکی از مقولههای مهمی که مشارکت شهروندان در آن بسیار تعیین کننده است، مقولۀ مدیریت پسماندهای جامد شهری و بازیافت است که مهم ترین رکن در بازیافت زبالههای شهری، تفکیک زباله از مبدأ توسط شهروندان است. هدف این پژوهش، شناخت و بررسی عوامل اجتماعی و موقعیتهای عمل مؤثر بر تفکیک زباله از سوی شهروندان و نیز تعیین میزان سهم و نقش هرکدام از این عوامل است. روش اجرای تحقیق از نوع پیمایشی و مقطعی است. جمعیت آماری این پژوهش را شهروندان پانزده سال به بالای شهر تهران در برمیگیرد و نمونه آماری نیز شامل 384 نفر میشود. شیوه نمونه گیری نیز از نوع تصادفی و خوشه ای چندمرحلهای است. اطلاعات مورد نیاز به کمک پرسشنامه محقق-ساخته جمعآوری شد. چارچوب کلی مدل تحقیق در برگیرنده سه گروه از متغیرهاست که شامل متغیرهای سرمایه اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، رضایت از عملکرد شهرداری، موقعیتهای عمل و سودمندی اقتصادی تفکیک زباله از مبدأ است.یافته ها نشان داد که بین اعتماد به نهاد شهرداری، باور به سودمندی اقتصادی تفکیک زباله و موقعیتهای عمل با میزان مشارکت در تفکیک زباله از مبدأ، رابطۀ معنی داری وجود دارد (05/.>P). نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که به ترتیب عوامل موقعیتهای عمل، سودمندی اقتصادی و اعتماد به شهرداری، دارای بیشترین سهم در پیش بینی میزان تفکیک زباله است. متغیرهای باقی مانده در مدل در مجموع میتواند 47 درصد از تغییرات مشارکت در تفکیک زباله را تبیین کند. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که موقعیتهای عمل، نقش مهمی در مشارکت در تفکیک زباله از مبدأ ایفا می کند.
پرونده مقاله
امروزه رسانهها ضمن اطلاعرسانی، قادرند تا با طراحی پیامهای برنامهریزی شده، به تغییر باور، احساس، نگرش، رفتارهای اجتماعی و کاهش یا افزایش خشنودی و ارتقای مهارتهای زندگی بپردازند. این امر بر اهمیت روزافزون نقش رسانهها در حوزۀ نیازهای اساسی جامعه از جمله سلامت اجتماع چکیده کامل
امروزه رسانهها ضمن اطلاعرسانی، قادرند تا با طراحی پیامهای برنامهریزی شده، به تغییر باور، احساس، نگرش، رفتارهای اجتماعی و کاهش یا افزایش خشنودی و ارتقای مهارتهای زندگی بپردازند. این امر بر اهمیت روزافزون نقش رسانهها در حوزۀ نیازهای اساسی جامعه از جمله سلامت اجتماعی دامن زده و حوزۀ جدیدی مطالعاتی را ایجاد کرده است. حال مهم ترین پرسش مقاله حاضر این است که: میزان مصرف کانالهای ماهواره شهروندان تهرانی در حضور متغیرهای مشارکت داوطلبانه و پیوند اجتماعی، چه تأثیری بر سلامت اجتماعی آنان گذاشته است؟ رویکرد تحقیق توصیفی- علی و روش پیمایشی در اردیبهشت سال 98 انجام شده است. پرسشنامه پس از بررسی روایی و پایایی در بین 810 شهروند تهرانی با روش نمونه گیری طبقه بندی و خوشه ای چندمرحلهای اجرا شد. سنجش متغیر سلامت اجتماعی با الهام از مدل «کییز»، پس از بومی سازی و متغیر میزان مصرف کانالهای ماهواره از طریق میزان ساعت صرف شده به تماشای ماهواره صورت گرفته است. یافتههای تحقیق حاضر بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که متغیرهای پیوند اجتماعی و مشارکت داوطلبانه با سلامت اجتماعی، رابطه مثبت و مستقیم دارند و مشارکت داوطلبانه نیز بر پیوند اجتماعی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. در بررسی رابطۀ علی به ترتیب پیوند اجتماعی، مشارکت داوطلبانه و میزان مصرف کانالهای خارجی بر سلامت اجتماعی تأثیر گذاشتند، به طوری که میزان مصرف کانالهای خارجی به عنوان بیرونی ترین متغیر، تأثیر منفی بر سلامت اجتماعی و دو متغیر دیگر گذاشته است.
پرونده مقاله
با توجه به محدودیت منابع و لزوم تخصیص صحیح آنها و همچنین برای پایش و ارزشیابی برنامه ها و فعالیت های مرتبط با کاهش بار مشکلات اجتماعی، در درجه اول نیازمند اولویت بندی خودِ مشکلات اجتماعی هستیم. مطالعه حاضر با هدف شناسایی مهم ترین مشکلات اجتماعی دارای اولویت ایران در سال چکیده کامل
با توجه به محدودیت منابع و لزوم تخصیص صحیح آنها و همچنین برای پایش و ارزشیابی برنامه ها و فعالیت های مرتبط با کاهش بار مشکلات اجتماعی، در درجه اول نیازمند اولویت بندی خودِ مشکلات اجتماعی هستیم. مطالعه حاضر با هدف شناسایی مهم ترین مشکلات اجتماعی دارای اولویت ایران در سال 1398 انجام شد. این مطالعه در دو مرحله شامل مرور مطالعات قبلی و نظرسنجی از صاحبنظران انجام گرفت. در مرحله اول با مرور منابع، چارچوبی برای طبقهبندی مشکلات اجتماعی تدوین شد و بر اساس این چارچوب، فهرستی از زیرطبقه های مشکلات اجتماعی تهیه گردید و در اختیار متخصصان سلامت اجتماعی قرار گرفت. در مرحله دوم مطالعه با مرور بر مقاله ها و کتاب های منتشرشده در حوزۀ سلامت اجتماعی، بیست نفر از صاحب نظران این حوزه انتخاب شدند و با روش دلفی از آنها خواسته شد که فهرست مزبور را بر اساس سه معیار شیوع، شدت و اهمیت درجهبندی کنند. نظرهای آنها در سه دور گرفته شد و مجموع مشکلات اجتماعی کشور به ترتیب اولویت در سه طبقه دسته بندی شد. هرچند مشکلات اجتماعی زیادی در جامعه وجود دارد، ده مشکلی که بیشترین اولویت را دارد، به ترتیب عبارتند از بیکاری، فساد اداری و مالی، نابرابری درآمدی، گرانی مسکن، کمبود اعتماد، فقر، کاهش سرمایهگذاری مولد، اعتیاد، جرم و ناامیدی از آینده. برنامهریزی برای مداخلات و نیز پژوهشهای سلامت اجتماعی در سال های پیش رو را باید به نحوی هدفمند انجام داد تا مشکلاتی که بیشترین بار را بر جامعه تحمیل میکنند، در اولویت تخصیص منابع و امکانات محدود کشور قرار گیرند.
پرونده مقاله
مقاله حاضر به بررسی یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی کشور با عنوان «قاچاق كالا در کشور» میپردازد. اين پژوهش به لحاظ روش دارای ماهيت پیمایشی و از نوع توصيفي و تحليلي است. جامعه آماری شامل كليه ساكنان بالاي شانزده سال در استانهاي كردستان، آذربايجان غربي، هرمزگان و خراسان چکیده کامل
مقاله حاضر به بررسی یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی کشور با عنوان «قاچاق كالا در کشور» میپردازد. اين پژوهش به لحاظ روش دارای ماهيت پیمایشی و از نوع توصيفي و تحليلي است. جامعه آماری شامل كليه ساكنان بالاي شانزده سال در استانهاي كردستان، آذربايجان غربي، هرمزگان و خراسان رضوي (به عنوان استانهاي مبادي و مرزي)، استانهاي تهران و اصفهان (به عنوان استانهاي پرمصرف) و استان سمنان (به عنوان استان كم مصرف) است. حجم نمونه تحقيق، 7230 نفر است. اهم يافتههاي پژوهش این است كه اكثريت جامعه (69 درصد) معتقدند که كالاهاي قاچاق در كشور زياد است و مضرات و آثار تخريبي گوناگوني دارد. اين در حالي است كه بخش زيادي از جامعه تأكيد كردهاند که انواع كالاهاي خارجي كه از طرق غير قانوني به كشور وارد شدهاند، به راحتی در بازار رسمی به فروش ميرسند و دلیل اصلی آن به خاطر بدبيني و ضعف احساس تعلق به كالاهاي توليد داخلي به علت نازل بودن كيفيت آنها و از طرف دیگر خوشبيني و ارزيابي مثبت از كالاهاي خارجي و تمايل به مصرف آنها به مثابه نوعی «سبک زندگی مدرن» است. البته این موضوع در استان های پرمصرف در مقایسه با استانهای مبادی و کم مصرف، بیشتر مشاهده میشود. بيش از دو سوم پاسخگويان اين تحقيق تأكيد كردهاند که قاچاق كالا، پديدهاي است كه در فرايند آن، جريان ها، گروهها و سازمانهاي متفاوت دخيل هستند و هم گرايي، همافزايي و پيوند میان جريانها و باندهاي سازمانيافته و برخي از چهرهها و نيروهاي متنفذ در دستگاههاي رسمي كشور، روند قاچاق را تسهيل مينمايد.
پرونده مقاله
رسانهها در شکلدهی به افکار، عقاید، ارزشها، فرهنگ و آگاهیها، نقش بسزایی دارند. امروزه با به کارگیری هوشمندانه از رسانهها میتوان به معرفی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و مقابله با آنها پرداخت. اعتیاد از جمله رایج ترین آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر کشور ماست. بنابرای چکیده کامل
رسانهها در شکلدهی به افکار، عقاید، ارزشها، فرهنگ و آگاهیها، نقش بسزایی دارند. امروزه با به کارگیری هوشمندانه از رسانهها میتوان به معرفی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و مقابله با آنها پرداخت. اعتیاد از جمله رایج ترین آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر کشور ماست. بنابراین پیشگیری از اعتیاد میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبهای اجتماعی داشته باشد. رسانۀ ملی بنا بر مسئولیت اجتماعی خود همواره در پی مقابله و مبارزه با آسیبهای اجتماعی و از جمله اعتیاد بوده و هست. مستند «شوک» از جمله برنامه هایی بود که در راستای مقابله با اعتیاد از شبکه سوم سیما تولید و پخش شد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل عملکرد مستند شوک انجام شد. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریههای برجسته سازی، چارچوب سازی و الگوی ارتقای سلامت «تانهیل»، نظریۀ جرم انگاری و جرم زدایی اعتیاد است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه معکوس است و جامعه نمونه به صورت هدفمند، هشت برنامه در بازه زمانی هجده ماهه از ابتدای سال 96 تا شهریور سال 97 بوده است. یافتهها نشان میدهد که نوع نگرش به اعتیاد، عمدتاً بیمارانگارانه و رویکرد برنامه بر پیشگیری اولیه تأکید دارد. در نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد، معرفی عوامل خطر و مواد مخدر صنعتی بیشتر مورد توجه بوده است. همچنین طبق نتایج این تحقیق، دوستان و انگیزههای درمانی از عوامل گرایش به اعتیاد بودند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران است. در سالهای اخیر نهاد خانواده، تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از آن جمله میتوان به همباشی به عنوان سبک نوظهور زندگی مشترک پرداخت. با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و به منظور بررسی دقیق دادهها از چکیده کامل
هدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران است. در سالهای اخیر نهاد خانواده، تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از آن جمله میتوان به همباشی به عنوان سبک نوظهور زندگی مشترک پرداخت. با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و به منظور بررسی دقیق دادهها از رویکرد کیفی استفاده شده است و با به کارگیری روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی و رسیدن به معیار اشباع نظری 60 نفر از افرادی که در منطقه 17 تهران تجربه همباشی داشتهاند، برای گردآوری اطلاعات مورد مطالعه قرار گرفتهاند. همچنین برای تحلیل اطلاعات از روش نظریۀ زمینهای استفاده شده است. در مدل پارادایمی پژوهش، شرایط علی و مداخلهگر پدیده زمینه راهبرد و پیامدها تحلیل شده است. عوامل مؤثر در پدیدۀ همباشی را می توان در سه مقوله طبقه بندی کرد. طبق نتیجۀ این پژوهش عوامل اقتصادی (بیکاری و نداشتن امنیت شغلی، هزینههای ازدواج و...)، عوامل حقوقی و قانونی (مسئولیت در ازدواج و ناعادلانه بودن قرارداد ازدواج و مهریه سنگین و ضمانت اجرای حقوقی) و عوامل اجتماعی (تغییرات اجتماعی: تعارضهای نسلی، ناهنجارهای جنسی و افزایش تضاد در سطح جامعه و...)، بیشترین تأثیر را در پدیدۀ همباشی دارند.
پرونده مقاله
انقلاب جنسی اواخر دهۀ 1960به تغییر گفتمان جنســی و تغییر اساسی در نگرشها، اخلاق و رفتار جنسی در بسیاری از کشورهای غربی منجر شد. یکی از مهمترین پیامدهای آن گســترش روابط جنسی پیش از ازدواج در این کشورها بوده است. این الگوی روابط جنسی پیش از ازدواج بهتدریج نقاط دیگر جه چکیده کامل
انقلاب جنسی اواخر دهۀ 1960به تغییر گفتمان جنســی و تغییر اساسی در نگرشها، اخلاق و رفتار جنسی در بسیاری از کشورهای غربی منجر شد. یکی از مهمترین پیامدهای آن گســترش روابط جنسی پیش از ازدواج در این کشورها بوده است. این الگوی روابط جنسی پیش از ازدواج بهتدریج نقاط دیگر جهان را نیز فراگرفت. این دگرگونی از رابطۀ جنسی اسطورهزدایی کرد و علاوه بر افزایش ســن ازدواج، زمینههای پیدایی همباشی را به وجود آورد. ایران اسلامی نیز از تحولات در امان نمانده است و نزدیک دو دهه است که زمزمههایی از رواج این الگوی ازدواج در ایران شنیده میشود و پژوهشهایی را که عمدتاً به روش کیفی انجام شده است، برانگیخته است. این مطالعه قصد دارد با ترکیب یافتههای این پژوهشها به درک بهتر این پدیده و ارائه تصویری کلی از وضعیت همباشی در ایران اقدام کند. این مطالعه با روش فراترکیب انجام شده است. جستوجو در مهمترین پایگاههای اطلاعات فارسی با کلیدواژه همباشی، همخانگی، همبالینی و ازدواج سفید در محدودۀ زمانی بین سالهای1380 الی 1400 انجام شد. از مجموع مقالات بهدستآمده نهایتاً 14 مقاله با توجه به معیارهای ورود و خروج تحقیقات انتخاب شد. همباشی در ایران در میان طبقات متوسط شهری، گروههای سنی جوان و تحصیلکردگان دانشگاهی رواج یافته است. تجربیات جهانی از روند افزایشی آن حکایت دارد. در ایران اسلامی به دلیل غیرقانونی بودن و مجازات شدید در صورت افشای آن، از میزان آن اطلاعی در دست نیست ولی بررسی دادههای نگرشسنجی حاصل از پیمایشهای ملی در دهۀ نود نشان از افزایش موافقت با این پدیده در سطح نگرشی دارد. در تحلیل این پدیده بایستی به سنخهای متفاوت همباشی توجه کرد. حداقل با دو سنخ از همباشی در ایران روبهرو هستیم؛ سنخ اول بیشتر در قالب یک نوع الگوی روابط پیش از ازدواج قابلطبقهبندی است و سنخ دوم همباشی بهعنوان بدیل ازدواج محسوب میشود.
پرونده مقاله
نهاد خانواده در ایران طی چند دهه اخیر، با تغییرات مهمی، مانند گذار از خانواده گسترده به هستهای، افزایش سن ازدواج، کاهش میزان ازدواج، افزایش تجرد قطعی، تغییر در معیارهای همسرگزینی و افزایش طلاق روبه رو بوده است. هدف این مطالعه، ارائه تصويري از تحول خانواده و معرفي روي چکیده کامل
نهاد خانواده در ایران طی چند دهه اخیر، با تغییرات مهمی، مانند گذار از خانواده گسترده به هستهای، افزایش سن ازدواج، کاهش میزان ازدواج، افزایش تجرد قطعی، تغییر در معیارهای همسرگزینی و افزایش طلاق روبه رو بوده است. هدف این مطالعه، ارائه تصويري از تحول خانواده و معرفي رويكردهاي نظري با تأکید بر وضعیت ازدواج و طلاق است. برای تبیین تحولات خانواده، از سه رویکرد نظریِ «تئوری نوسازی»، «نظریۀ گذار جمعیتی دوم» و نظریه «پست-مدرن» استفاده شده است. در این مطالعه از دو روش «اسنادی» و «تحلیل ثانوی» استفاده شده است. ابتدا برای مباحث مربوط به پیشینه، ادبیات و نظریه های تحقیق، از منابع موجود علمی استفاده شده است. سپس با مراجعه به دادههای نتایج سرشماری ها، سازمان ثبت احوال و گزارش پیمایش، ملی خانواده، تحولات ازدواج و طلاق مورد تبیین قرار گرفته است. نتایج نشان داد که طی چهار دهه اخیر، سهم خانوادههای گسترده و میزان خالص ازدواج، کاهش یافته، میانگین سن ازدواج و میزانهای طلاق، افزایش داشته است و نیز معیارها و شیوههای همسرگزینی و نگرش به طلاق از ابعاد سنتی به سمت مدرن تغییر کرده است. برای سیاست گذاری جهت افزایش میزان ازدواج، کاهش سن ازدواج و کاهش میزان طلاق، چون علل اکثر تغییرات پدیدآمده، جنبه اجتماعی- فرهنگی دارند، پیشنهاد میگردد که به جای ارائه وام و تسهیلات برای ازدواج و یا صدور بخشنامه برای کاهش طلاق، در زمینه مسائل فرهنگی و تغییر مؤلفههای سبک زندگی در کشور، اقدامات ویژه به عمل آید.
پرونده مقاله
نقش نابرابریهای منطقهای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بیتوجهی به این مناطق میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. این م چکیده کامل
نقش نابرابریهای منطقهای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بیتوجهی به این مناطق میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. این مقاله بهدنبال بررسی این موضوع است که مناطق مرزی ایران به لحاظ نابرابریهای فضایی در چه وضعیتی قرار دارند و این نابرابریها چه تأثیری بر مهاجرت از این مناطق دارند. برای سنجش نابرابری فضایی در بین شهرستانهای مرزی از آمار سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1395، سالنامههای آماری استانها در سال 1395 و دادههای سازمان هواشناسی در دورۀ 1395-1390 استفاده شده است. برای وزندهی و ترکیب مؤلفه ها و ساخت شاخص نابرابری از روش تحلیل عاملی استفاده شده است.برای پهنهبندی و سطحبندی شهرستانها از نرمافزار ArcPro و برای تحلیل رابطۀ بین نابرابری و مهاجرت، از روش آماری GWR استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که نابرابری در شهرستانهای شرق و جنوب شرقی در مقایسه با دیگر نقاط بیشتر است. همچنین، 66 درصد از شهرستانهای مرزی دارای موازنۀ مهاجرتی منفی در دوره 1395-1390هستند. بر اساس مدل رگرسیون فضایی وزنی، 67 درصد از تغییرات متغیر خالص مهاجرت بهوسیله متغیرهای مستقل تبیین شده و همچنین بر اساس مقدار میانگین ارائهشده، عاملهای ساختار جمعیت و اقتصادی بیشترین اثرگذاری را بر خالص مهاجرت در شهرستانهای مرزی دارند. بنابراین، نابرابری در شهرستانهای مرزی یک عامل مهم در میزان خالص مهاجرت است و عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی و محیطی اثر متفاوتی بر هر کدام از شهرستانها دارند.
پرونده مقاله
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارشها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان میشوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام چکیده کامل
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارشها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان میشوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجامشده و با روش گرندد تئوری دادهها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونتدیدۀ شهر تهران است. شیوۀ انتخاب نمونهها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیلها بهوسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافتههای تحقیق عبارتاند از: شرایط زمینهای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقۀ اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارتهای زندگی؛ عوامل مداخلهگر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهمتنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارتاند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارتاند از: 1-آسیبهای روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشاندهندۀ وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده میشود.
پرونده مقاله
امروزه رسانهها جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مردم هستند. افراد به شنیدن و دیدن مسائل اجتماعی از طریق رسانه ها علاقه دارند تا از خطراتی که زندگی-شان را تهدید می کند، آگاه شوند. مستندهای اجتماعی، فرصتی برای اطلاعرسانی و آگاهسازی از مسائل اجتماعی هستند و از طرف دیگر، عرصه چکیده کامل
امروزه رسانهها جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مردم هستند. افراد به شنیدن و دیدن مسائل اجتماعی از طریق رسانه ها علاقه دارند تا از خطراتی که زندگی-شان را تهدید می کند، آگاه شوند. مستندهای اجتماعی، فرصتی برای اطلاعرسانی و آگاهسازی از مسائل اجتماعی هستند و از طرف دیگر، عرصهای را برای نمایش مسائل و مشکلات کشور در رسانههای خارجی فراهم میکنند. در برنامۀ «آپارات» که هر هفته از شبکۀ بیبیسی فارسی پخش میشود، مستندهای بسیاری از ایران به نمایش درمیآید. در پژوهش حاضر به دنبال این هستیم که در فیلمهای مستند برنامۀ آپارات بیبیسی فارسی، چه تصویری از ایران بازنمایی میشود؟ به این منظور، سه فیلم «و عنکبوت آمد»، «حراج کلیه ایرانی» و «روزهای بیتقویم» با روش نشانهشناسی اجتماعی و رهیافت «ایدما» بررسی و تحلیل شد. بر اساس یافتهها، موضوعات اصلی فیلم های مستند برنامۀ آپارات درباره ایران عبارتند از زنان و کودکان با مضمون فرودستی مطلق؛ دین و مذهب به عنوان عامل مشکلات جامعه و ترکیب شده با خرافات؛ نهادها و دستگاههای حکومتی ناکارآمد و ضعیف؛ فرهنگ و آداب و رسوم بیانگر جامعه ای بسیار سنتی و متحجر؛ و قوانین مبهم و متناقض. این موضوعات عمدتاً به شکل عینیگرایانه بازنمایی نشدهاند و مسائل مورد مناقشه و تناقض به نمایش درآمده است و قابلیتهای مستند اجتماعی به کار رفته تا مسائل و تناقضها برجستهتر شود. در کل به جای مطرح کردن مسئله و حل آن، رویکرد تنشمحور وجود دارد. مجموعه موضوعاتی که در این سه مستند به آن پرداخته شده، مسائلی است که در پژوهشهای پیشین نیز به صورت جداگانه مورد توجه قرار گرفته است: مسئله زنان، مسئله دین، مسئله قوانین و مسئله حکومت. البته در این مستندها، مسئله فرهنگ و آداب و رسوم نیز اضافه میشود و گفتمان ضدیت و تقابل با نظام جمهوری اسلامی در این شبکه، نه تنها با برنامههای خبری و تحلیلی، بلکه در قالب مستند و با روایتی کاملاً باورپذیر نیز ادامه می یابد.
پرونده مقاله
مسئله زبالهگردی امروزه در کشور ایران به یکی از پدیده ها و مسائل جدی بدل شده است، به شکلی که در همۀ شهرها و کلانشهرهای کشور نمود دارد. زبالهگردی دارای ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است و توجه به این ابعاد نیازمند پژوهشهای علمی است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا مسائل چکیده کامل
مسئله زبالهگردی امروزه در کشور ایران به یکی از پدیده ها و مسائل جدی بدل شده است، به شکلی که در همۀ شهرها و کلانشهرهای کشور نمود دارد. زبالهگردی دارای ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است و توجه به این ابعاد نیازمند پژوهشهای علمی است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا مسائل زندگی زباله گردها را در شهر تهران با رویکرد تفسیری روایت کند. نگاه نظری پژوهش مبتنی بر رویکرد انتقادی و استفاده از مفهوم «هوموساکر» آگامبن است. روش پژوهش بر اساس روش کیفی بنیادی و استفاده از فنون مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مشاهده است. از تحلیل مضمون برای تحلیل دادهها بهره گرفته شده است. جامعۀ مورد مطالعه شامل زباله گردها و تمام افراد مطلع مرتبط با زبالهگردی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که زباله گردها با مشکلات بسیاری مانند تغذیه، خواب، اعتیاد و... مواجهاند و روابط کاری نابرابری با پیمانکاران دارند. شغل زبالهگردی به گونهای است که با سایر مسائل اجتماعی شهر مانند نابرابریهای اجتماعی و مصرف شهری، کار کودک و سیاهچالههای پسماندهای شهری پیوند دارد. زباله گردهای شهری به مانند سایر گروههای اجتماعی آسیبدیده و به حاشیه رانده شده، نمود مفهوم هوموساکرهای شهری هستند. اینگونه افراد در شمول حمایتهای رسمی قرار نمیگیرند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر برای بررسی اعتماد اجتماعی در کارایی کارکنان و مدیران شهرداری منطقه 15 شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق پیمایشی است که دادهها از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. پرسشنامه بر اساس نظریۀ گیدنز و چهار سنخ اعتماد اجتماعی بنیادی، ب چکیده کامل
پژوهش حاضر برای بررسی اعتماد اجتماعی در کارایی کارکنان و مدیران شهرداری منطقه 15 شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق پیمایشی است که دادهها از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. پرسشنامه بر اساس نظریۀ گیدنز و چهار سنخ اعتماد اجتماعی بنیادی، بینشخصی، انتزاعی و تعمیمیافته، شاخصسازی شد. جامعۀ آماری بر اساس آمار شهرداری تهران، 982 نفر (856 کارمند، 118 مدیر و 8 معاون) بودند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 276 و با احتساب خطای نمونه، 302 پرسشنامه تکمیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که 26 درصد از تغییرات کارایی کارکنان و مدیران شهرداری با متغیر اعتماد اجتماعی قابل تبیین است. به جز اعتماد بینشخصی، سایر سنخهای اعتماد به صورت مستقیم، متغیر وابسته را تبیین میکردند. در بررسی روابط مشاهده شد که دین داری با کارایی کارکنان رابطه معناداری ندارد و با کارایی مدیران، رابطهای معکوس دارد. احساس امنیت و قانونگرایی در کارایی کارکنان تأثیر بیشتری نسبت به مدیران داشت. اعتماد بینشخصی به خویشاوندان با کارایی مدیران، رابطۀ مستقیم و معناداری داشت که بیانگر اقتدار غیر عقلانی در سیستمهای مدیریتی است. اعتماد انتزاعی به نهادهای اجتماعی و افراد حقوقی در کارایی کارکنان و مدیران معنادار بود. هر چهار سنخ از اعتماد اجتماعی، رابطه معناداری با کارایی کارکنان و مدیران نشان داد که قویترین رابطه مربوط به اعتماد تعمیمیافته و ضعیفترین رابطه مربوط به اعتماد بینشخصی بود.
پرونده مقاله
خانواده، یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه است و بر این اساس مسائل و آسیبهای مرتبط با حوزۀ خانواده از مهمترین موضوعات در بررسی مسائل اجتماعی به شمار میرود. از جمله مهم ترین مسائل حوزۀ خانواده، بحث خشونت خانگی است و پیش از هر نوع تبیین و آسیبشناسی درباره علل خشونت خا چکیده کامل
خانواده، یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه است و بر این اساس مسائل و آسیبهای مرتبط با حوزۀ خانواده از مهمترین موضوعات در بررسی مسائل اجتماعی به شمار میرود. از جمله مهم ترین مسائل حوزۀ خانواده، بحث خشونت خانگی است و پیش از هر نوع تبیین و آسیبشناسی درباره علل خشونت خانگی، به توصیفی دقیق از وضعیت خشونت خانگی در جامعۀ هدف نیاز است. بر این اساس هدف از این پژوهش، ارائه توصیفی قابل تعمیم از وضعیت خشونت خانگی در بین اعضای خانواده ایرانی، به شکل کلی و در ابعاد مختلف (فیزیکی، روانی، کلامی، اقتصادی و جنسی) است. روش انجام پژوهش، تحلیل ثانویۀ دادههای پیمایش ملی خانواده است که جامعۀ آماری آن، کلیۀ افراد بالای 15 سال در جامعۀ ایران در سال 1397 با حجم نمونه 5027 نفر با شیوۀ نمونهگیری تصادفی است که از این میان، 3815 نفر متأهل و 1212 نفر مجرد هستند. بر اساس یافتههای این پژوهش، میزان شیوع شاخص کلی خشونت در میان زوجین، 81.1 درصد است و میانگین شدت آن برابر 9.06 در مقیاس 0 تا 100 است. همچنین میزان شیوع شاخص کلی خشونت در میان والدین و فرزندان، 84.5 درصد است و میانگین شدت آن برابر 13 در مقیاس 0 تا 100 است. در میان ابعاد مختلف خشونت بین زوجین، خشونت روانی با میزان شیوع 75.5 درصد و با میانگین شدت 14.42 دارای بیشترین شیوع و شدت است. همچنین در میان ابعاد مختلف خشونت بین والدین و فرزندان، خشونت روانی با میزان شیوع 81.6 درصد و با میانگین شدت 23.84 دارای بیشترین شیوع و شدت است.
پرونده مقاله
پدیدۀ فساد اداری در دنیای امروز به ویژه کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از مهم ترین موانع پیشرفت جامعه مطرح شده است. این پدیده، آسیب های جبران ناپذیری بر سرعت حرکت چرخ توسعه در جامعه وارد کرده، اعتماد و سرمایۀ اجتماعی را در جامعه تضعیف می کند و نهادهای اجتماعی را از ا چکیده کامل
پدیدۀ فساد اداری در دنیای امروز به ویژه کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از مهم ترین موانع پیشرفت جامعه مطرح شده است. این پدیده، آسیب های جبران ناپذیری بر سرعت حرکت چرخ توسعه در جامعه وارد کرده، اعتماد و سرمایۀ اجتماعی را در جامعه تضعیف می کند و نهادهای اجتماعی را از انجام رسالت ها و وظایف خاص خود به دور می سازد. از این رو در این پژوهش تلاش شد تا مسئلۀ فساد اداری، عوامل زمینه ساز و سازوکارهای رخداد فساد در شهرداری تهران و نحوۀ تعامل عوامل مؤثر در بروز فساد اداری و ماندگاری آن بررسی و کاوش شود. برای رسیدن به اهداف پژوهش، راهبرد روشی استفاده شده، طرح اکتشافی بود. در این راستا محقق از روش ترکیبی یا تلفیقی استفاده کرده است، به این صورت که بخش اول با روش کیفی گراندد تئوری با استراتژی استقرایی- اکتشافی بوده است. نتایج به دست آمده از گراندد تئوری در مرحله دوم که بخش کمّی بوده، از طریق ابزار پرسشنامه و با روش پیمایش ارزیابی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، بروز فساد اداری در شهرداری تهران ناشی از یازده عامل اصلی زمینه ساز فساد است. در بخش «به چه میزان در شهرداری وجود دارد»، بیشترین میزان وجود فساد مربوط به زمینۀ اخذ رشوه در مراحل نقشه ریزی و صدور پایان کار با میانگین 4/01 بوده است. در بخش «به چه میزان خودتان یا همکارانتان با این پدیده مواجه بوده اید»، بیشترین میزان مواجهه مربوط به عامل اهمال کاری و صدور حسن انجام کار و نبود نظارت با میانگین 2/95 بوده است.
پرونده مقاله
همسرگزینی و ازدواج اروتیک، یکی از شیوههای همسرگزینی است که با تغییرات اجتماعی و تغییر کارکردهای خانواده در حال افزایش است. در چنین شیوهای، بدن و سرمایۀ بدنی مورد توجه بوده، همسران بر اساس جذابیت های مربوطه وارد بازار ازدواج میشوند. دادههای آماری نشان میدهد که طی ده چکیده کامل
همسرگزینی و ازدواج اروتیک، یکی از شیوههای همسرگزینی است که با تغییرات اجتماعی و تغییر کارکردهای خانواده در حال افزایش است. در چنین شیوهای، بدن و سرمایۀ بدنی مورد توجه بوده، همسران بر اساس جذابیت های مربوطه وارد بازار ازدواج میشوند. دادههای آماری نشان میدهد که طی دهههای اخیر، میزان مشارکت والدین در فرایند انتخاب همسر و همسرگزینی کاهش یافته است. به نظر میرسد که تغییرات فرهنگی اجتماعی و اشاعۀ الگوهای جدید همسرگزینی و به ویژه فردگرایی از علل این تغییرات است. هدف اصلی مقالۀ حاضر، آسیبشناسی شیوۀ همسرگزینی بر اساس ظاهر و علاقۀ فردی (ازدواج اروتیک) بر ناپایداری خانواده با تأکید بر عوامل فرهنگی- اجتماعی است. نظریۀ کارکردگرایی ساختاری، رابطۀ ناب گیدنز و نظریۀ نوسازی، تبیینکننده مدل نظری تحقیق است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به مصاحبه با 180 نفر زن نمونه متقاضیان طلاق پرداخته که به شیوۀ اروتیک ازدواج کرده و در سه ماهه چهارم سال 1400 به مجتمع قضایی خانواده شماره 2 تهران مراجعه کرده بودند و به این ترتیب به جمع آوری داده پرداخت. یافتهها نشان میدهد که 86% از پاسخگویان در سه سال اول زندگی مشترک دریافتند که قادر به ادامۀ آن نیستند. 41.7% هنگام ازدواج اصلاً با والدین مشورت نکرده و بر اساس تصمیم های فردی و بدون مشورت با دیگران به همسرگزینی پرداخته اند. بیش از نیمی از پاسخگویان (52%) در نخستین سال پس از ازدواج به جدایی و طلاق میاندیشیدند. یافتهها نشان میدهد که ماهیت ازدواج اروتیک به همراه افزایش فردگرایی و کاهش اقتدار والدین و مدرنیته از مهم ترین عوامل ناپایداری آن است. به نظر میرسد که با تداوم تغییرات اجتماعی و فردی، جامعۀ ایران در آینده با افزایش ناپایداری خانواده مواجه باشد.
پرونده مقاله