ساختار قدرت و رابطة آن با ناپایداری خانواده (مطالعه ملی در جامعة ایرانی)
محورهای موضوعی : مسائل اجتماعی و آسیبهای مرتبط با زنان و خانواده
فروزنده جعفرزادهپور
1
(دانشیار جامعه شناسی پژوهشگاه )
کلید واژه: ساختار قدرت, ناپایداری خانواده, نگرش به طلاق, تعارض زناشویی, آزادی عمل. ,
چکیده مقاله :
ساختار قدرت در خانواده موضوع مهمی است که پایداری خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. در دهههای اخیر تغییرات مختلفی در سطوح مختلف ملی و نیز در درون خانوادة ایرانی به وقوع پیوسته و تأثیراتی در پایداری خانواده برجای گذاشته است. هدف اصلی مقالة حاضر، بررسی ساختار قدرت و رابطة آن با ناپایداری در خانواده در ایران است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل ثانویه 3819 نفر از افراد متأهل دادههای پیمایش ملی خانواده به بررسی رابطة بین دو متغیر پرداخته است. ساختار قدرت در سه شاخص ساخت قدرت، آزادی عمل و اعمال قدرت، شیوة اعمال قدرت با زیرشاخصهای مربوط و ناپایداری خانواده در سه شاخص در سطوح کنش (تعارض زناشویی و خشونت) و نگرش (نگرش به طلاق) در زیر شاخصهایی مطالعه گردید. یافتهها نشان میدهد در حالی که ساختار کلی قدرت در خانواده ایرانی تا حد قابل توجهی متقارن بوده، برخی از شاخصهای قدرت مانند میزان آزادی عمل و اعمال قدرت و شیوههای اعمال قدرت بر تعارضات زناشویی، خشونت و نگرش به طلاق تأثیرات قابل توجهی داشته و ناپایداری خانواده را افزایش میدهند. لازم است به منظور کاهش طلاق و افزایش پایداری خانواده، برنامهریزیها و خدمات مختلف اعم از مشاورهای و غیره به خانوادههای دارای تعارضات بیشتر زناشویی و خانوادههایی که خشونت بیشتری در آنها گزارش میشود، اختصاص داد. همچنین نگرش زنان و مردان نسبت به وضعیت ساختار قدرت و نگرش به پیامدهای طلاق متفاوت بوده و زنان با تسامح بیشتری به پیامدهای طلاق میاندیشند.
The structure of power in the family is an important issue that affects the stability of the family. In recent decades, various changes have taken place at different national levels and also within the Iranian family, which has left an impact on family stability. The main purpose of this article is to investigate the relationship between power structure and its relationship with family instability in Iran. This study has investigated the relationship between two variables using the secondary analysis method of 3819 married people in the National Family Survey data. The structure of power in three indicators of power construction, freedom of action and exercise of power, the method of exercising power with relevant sub-indicators and family instability in three indicators at the levels of action (marital conflict, and violence) and attitude (attitude to divorce) were studied under sub-indicators. Findings show that while the overall power structure in the Iranian family is significantly symmetrical, some indicators of power such as freedom of action and the exercise of power and methods of exercising power have significant effects on marital conflict, violence and divorce attitudes and increase family instability. In order to reduce divorce and increase family stability, it is necessary to allocate various programs and services, including counseling, etc., to families with more marital conflicts and families where more violence is reported. Men and women also have different attitudes toward the power structure and attitudes toward the consequences of divorce, and women are more tolerant of the consequences of divorce.
آبوت، پاملا؛ کلر والاس (1396) جامعه شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، نشر نی.
اعزازی، شهلا (1380) خشونت خانوادگی یا زنان کتکخورده، نشر سالی، تهران.
----------- (1383) ساختار جامعه و خشونت علیه زنان، رفاه اجتماعی، سال 4، ش 14، پاییز.
افشار کهن، جواد و محمود رضائیان (1397) مقایسه بین نسلی رابطه نظام ارزشی افراد و نگرش به پایداری خانواده، جامعه شناسی نهادهای اجتماعی، دوره پنجم، ش 12، پاییز و زمستان.
امانی، رزیتا (1394) مقایسه تعارض زناشویی در ساختار توزیع قدرت در خانواده، فصلنامه زنان و خانواده، سال دهم ش 32، پاییز.
ایمان، محمدتقی؛ لیلا بهمنی (1391) تأثیر اشتغال زنان بر ساختار توزیع قدرت در خانواده مطالعه موردی شهر شیراز، فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه ازاد، سال ششم، پیاپی، 19؛ زمستان.
بگرضایی، پرویز؛ حبیب الله زنجانی و سیف سیف اللهی (1396) فراتحلیل مطالعات خشونت شوهران علیه زنان در ایران، فصلنامه زنان و خانواده، سال پانزدهم، ش 38، بهار.
راش، مایکل (1377) مقدمهای بر جامعهشناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری، سمت.
زارعی توپخانه، محمد؛ جان بزرگی، مسعود؛ احمدی محمدآبادی، محمدرضا (1392) بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدی آن، روانشناسی دین، سال ششم، ش 3، پاییز.
ساروخانی، باقر؛ لیلا دودمان (1393) ساختار قدرت در خانواده و تأثیر آن بر مشارکت اجتماعی در شهر شیراز، جامعهشناسی جوانان، سال اول، پیش شماره 1.
سازمان ثبت احوال( 1397) www.
sabteahval.
ir.
سازمان ثبت احوال( 1399) www.
sabteahval.
ir.
سفیری، خدیجه؛ راضیه آراسته (1387) بررسی رابطه سرمایه اقتصادی زنان و روابط دموکراتیک با همسرشان، تحقیقات زنان، سال دوم، ش1، بهار.
سلیمانی، مریم؛ ثریا عظیمیان؛ علیمحمد نظری؛ کیانوش زهراکار (1394) رابطه ساختار قدرت خانواده، تعارضات زناشویی و سلامت روان در مردان بازنشسته اداره آموزش و پرورش استان البرز، سالمند، دوره 10، ش 4، زمستان.
کاوسی، زهرا (1392) بررسی ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با خشونت با تأکید بر موقعیت زنان مطالعه موردی زنان متأهل شمال غرب تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی.
کلاهی، محمدرضا؛ فاطمه شفیعی (1396) تجربه روایتشده زنان از ساختار قدرت در خانواده، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال سیزدهم، ش 48، پاییز.
لنسکی، گرهارد؛ جین لنسکی (1369) سیر جوامع بشری، ترجمه ناصر توفیقیان، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
مختاری، مریم؛ معصومه کردی پور(1391) بررسی ساختار قدرت در خانواده بر حسب برخی ویژگیهای فرهنگی در خانواده؛ مورد مطالعه زنان متأهل شهر آبدانان، فصلنامه فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، سال هفتم، ش 20، پاییز.
مهدوی، محمدصادق؛ حبیب صبوری خسروشاهی (1382) بررسی ساختار قدرت در خانواده، مطالعات زنان، سال اول، ش 2، تابستان و پاییز.
موحد، مجید؛ حلیمه عنایت؛ مرضیه مردانی (1391) مطالعه عوامل زمینهای مرتبط با ساختار توزیع قدرت در خانواده؛ نمونه موردی زنان متأهل شهر شیراز، فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، دوره اول، ش 3، پاییز.
نایبی، هوشنگ؛ میمنت گلشنی (1392) تأثیر منابع در دسترس زنان بر قدرت تصمیمگیری در خانواده مطالعه تجربی شهر بابل، زن در توسعه سیاست، دوره 11، ش 1، بهار.
نبوی، سید عباس (1379) فلسفه قدرت، سمت، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
Babcock, J. C. , Waltz, J. , Jacobson, N. S. , & Gottman, J. M. (1993). Power and violence: The relation between communication patterns, power discrepancies, and domestic violence. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 61(1).
Chowdhury, Soumi Roy; BoharaBrady, Alok; Horn, P (2017) Balance of Power, Domestic Violence, and Health Injuries: Evidence from Demographic and Health Survey of Nepal, World Development, 2017. 09. 009.
Coleman, Diane H. ; Straus, Murray A. (2007)Marital Power, Conflict, and Violence In a Nationally Representative Sample of American Couples, Violence and Victims, Volume 1, Issue 2.
Koester, Diana (2015) Gender and Power six links and one big opportunity, https://www. dlprog. org/opinions/gender-and-power-six-links-and-one-big-opportunity.
Lindahl, Kristin M. ; Malik, Neena M (1999)Observations of Marital Conflict and Power: Relations with Parenting in the Triad, Journal of Marriage and Family, Vol. 61, No 2, May.
Weber, Max (1978) Economy and Society, Ed. Q. Roth & C. Withich, University of California Peress.
فصلنامه علمي «پژوهش مسائل اجتماعی ایران»
شماره دوم، زمستان 1400: 139-109
تاريخ دريافت: 04/02/1401
تاريخ پذيرش: 29/03/1401
نوع مقاله: پژوهشی
ساختار قدرت و رابطة آن با ناپایداری خانواده
(مطالعه ملی در جامعة ایرانی)1
فروزنده جعفرزادهپور 2
چکیده
ساختار قدرت در خانواده موضوع مهمی است که پایداری خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. در دهههای اخیر تغییرات مختلفی در سطوح مختلف ملی و نیز در درون خانوادة ایرانی به وقوع پیوسته و تأثیراتی در پایداری خانواده برجای گذاشته است. هدف اصلی مقالة حاضر، بررسی ساختار قدرت و رابطة آن با ناپایداری در خانواده در ایران است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل ثانویه 3819 نفر از افراد متأهل دادههای پیمایش ملی خانواده به بررسی رابطة بین دو متغیر پرداخته است. ساختار قدرت در سه شاخص ساخت قدرت، آزادی عمل و اعمال قدرت، شیوة اعمال قدرت با زیرشاخصهای مربوط و ناپایداری خانواده در سه شاخص در سطوح کنش (تعارض زناشویی و خشونت) و نگرش (نگرش به طلاق) در زیر شاخصهایی مطالعه گردید. یافتهها نشان میدهد در حالی که ساختار کلی قدرت در خانواده ایرانی تا حد قابل توجهی متقارن بوده، برخی از شاخصهای قدرت مانند میزان آزادی عمل و اعمال قدرت و شیوههای اعمال قدرت بر تعارضات زناشویی، خشونت و نگرش به طلاق تأثیرات قابل توجهی داشته و ناپایداری خانواده را افزایش میدهند. لازم است به منظور کاهش طلاق و افزایش پایداری خانواده، برنامهریزیها و خدمات مختلف اعم از مشاورهای و غیره به خانوادههای دارای تعارضات بیشتر زناشویی و خانوادههایی که خشونت بیشتری در آنها گزارش میشود، اختصاص داد. همچنین نگرش زنان و مردان نسبت به وضعیت ساختار قدرت و نگرش به پیامدهای طلاق متفاوت بوده و زنان با تسامح بیشتری به پیامدهای طلاق میاندیشند.
واژههاي کلیدی: ساختار قدرت، ناپایداری خانواده، نگرش به طلاق، تعارض زناشویی، آزادی عمل.
مقدمه
تغییرات و دگرگونیهایی که در دهههای اخیر در ابعاد زندگی انسان و بالاخص نهاد خانواده به وقوع پیوسته، تعاملات انسانی در کوچکترین واحد اجتماعی را متأثر ساخته است. برخی از محققان وضعیت حاضر را پیامد فرایند توسعه دانسته و گروهی مدرنیته و تأثیرات آن را دلیل این تغییرات برشمردهاند. لنسکی معتقد است در جریان توسعه، ساختار سنتی روابط خانوادگی از لحاظ اقتدار حاکم بر آن سست شدهاند (ر.ک: لنسکی، 1369). آثار تغییرات گسترده در خانواده ایرانی و ناپایداری آن را میتوان در نتایج بسیاری از تحقیقات انجامشده در جامعه ایران مشاهده نمود. زیرا «خانواده نهادی است که تغییرات علمی، فکری و فرهنگی اجتماعی به سرعت و بسیار فراتر از انتظار، آثار خود را بر این نهاد دیرپای باقی میگذارد. همانگونه که امواج سهمگین روشنفکری و نوسازی و نوگرایی مبتنی بر آن ساختارهای سنتی و قدیمی را درمینوردیدند، این دگرگونیها در نهاد خانواده نیز تأثیر گذاشت؛ آنچنان که در همهجا و بهویژه در کشور ما، که در دوران گذار و در حالت گذر است، خانواده دگردیسیهای عمیقی را تجربه کرده است» (افشار کهن و رضائیان، 1397: 294).
یافتههای آماری حکایت از افزایش درصد طلاق در کشور طی دهه اخیر دارد؛ به طوری که در سال 1387 نسبت ازدواج به طلاق3 12. 5 بوده است. در سالهای بعد نیز بر اساس دادههای آماری منتشرشده، میزان عمومی طلاق در ایران مانند بسیاری از کشورهای دیگر روندی صعودی -البته با شیبی نسبتاً ملایم- در دهه 1390 شمسی داشته است؛ به گونهای که از 19 طلاق به ازای هر ده هزار نفر جمعیت در سال 1390 به 22 طلاق به ازای هر ده هزار نفر در جمعیت افزایش یافته است (سالنامه آمارهای جمعیتی، 1396: 57). بر مبنای دادههای این سامانه، روند طلاق در سالهای اخیر صعودی شده است؛ به عبارت دیگر ناپایداری خانواده در حال افزایش است. در نتیجه لازم است به منظور حفظ پایداری نهاد خانواده، به عنوان کوچکترین و اصلیترین واحد اجتماع، زمینههای ناپایداری خانواده و عوامل مؤثر بر آن بررسی شود.
مطالعات نشاندهندة آن است که عوامل متکثری بر ناپایداری خانواده تأثیرگذارند.
یکی از عواملی که به نظر میرسد بر ناپایداری خانواده مؤثر باشد، ساختار قدرت است. قدرت، متغیر اجتماعی مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه و حتی روابط مرسوم بین افراد باید مورد توجه قرار گیرد. خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست و میتوان نوع روابط قدرت را در آن بررسی کرد (کاوسی، 1392: 5). توزیع قدرت در خانواده موضوع حائز اهمیت در روابط خانوادگی است و افراد صاحب قدرت در خانواده امکان نظارت و اعمال نفوذ بر دیگر اعضای خانواده را دارا هستند. شرایط نابرابر توزیع قدرت، پایداری خانواده را با چالش مواجه میسازد. مطالعات بسیار زیاد داخلی (ر.ک: موحد و دیگران، 1391؛ امانی، 1394؛ زارعی توپخانه و دیگران، 1392؛ ثقفی نژاد و دیگران، 1390؛ نجاتی، 1391؛ مهدوی و صبوری خسروشاهی، 1382؛ محمدی، 1395) و خارجی (ر.ک: پریوا و سیک، 2019؛ کلاک و دیگران، 2019؛ کیم و ایمیری، 2003؛ لینداها و مالیک، 1999) دربارة ساختار قدرت در خانواده انجام شده است. بعضی از این مطالعات به بررسی رابطه ساختار قدرت با یکی از متغیرهای ناپایداری خانواده مثل خشونت، تعارضات خانوادگی پرداختهاند؛ و گروهی ابعاد دیگری چون رابطه قدرت در خانواده با انواع سرمایهها (ر.ک: سلیمانی و دیگران، 1394؛ موحد و دیگران، 1394)، ویژگیهای فردی و جامعهشناختی (ر.ک: مختاری و کردی پور، 1391؛غفاری و رمضانی، 1398) را بررسی کردهاند. برخی از مطالعات دستهبندی سهگانهای از اشکال قدرت در خانواده شامل مرد مسلط، زن مسلط و تصمیمگیری مشارکتی (ر.ک: زارعی توپخانه و دیگران، 1394) مطرح کردهاند؛ دسته ای ساختار قدرت در خانواده و تقسیم قدرت در بین همسران را با احساس خوشبختی آنان مرتبط دانستهاند (ر.ک: مهدوی و صبوری خسرو شاهی، 1382)؛ و بالاخره گروهی به بررسی پیامدهای ساختار نامتقارن قدرت و خشونت زناشویی (ر.ک: بابکوک و دیگران، 1993) اهتمام داشتهاند.
تعاریف مختلفی از ساختار قدرت در خانواده ارائه شده است. ساختار قدرت در خانواده را الگوهای تصمیمگیری زوجین در هزینهها، امکانات، تربیت فرزندان و... دانستهاند (ر.ک: یزدی و حسینی حسینآبادی، 1387؛ سعدیان، 1382). برای درک بهتر ساختار قدرت در خانواده باید آن را از زوایای مختلف بررسی کرد، زیرا قدرت اشکال و حوزههای مختلفی را شامل میشود. ساختار قدرت را میتوان از سه بعد ساخت قدرت؛ حدود و میزان آزادی عمل زوجین و شیوهای که قدرت اعمال میگردد، بررسی کرد. مقاله حاضر تلاش دارد که رابطة ساختار قدرت با ناپایداری خانواده را بررسی کند. ساختار قدرت در سه زیرشاخص ساخت قدرت (اجبار/ تعامل)؛ حدود آزادی عمل (در ارتباط با والدین، آزادیهای فردی/ فراغتی؛ و آزادیهای مرتبط با جنسیت)؛ و شیوه اعمال قدرت (تفاهم، تسلیم، تعارض) دستهبندی و بررسی شده است. فرض اصلی مطالعه حاضر، وجود ارتباط بین ساختار قدرت و ناپایداری در خانواده بوده؛ گرچه محتمل است بهجز ساختار قدرت و متغیرهای دیگری نیز پایداری خانواده را تحت تأثیر قرار دهد، ولی این مطالعه محدود به رابطة ساختار قدرت و ناپایداری خانواده است. ناپایداری خانواده را با توجه به ماهیت آن میتوان در سطح کنش و نگرش بررسی کرد. در سطح کنش وجود تعارضات زناشویی در حوزههای مختلف و خشونت خانگی (شامل انواع خشونت)، و در سطح نگرش میتوان نگرش به طلاق و جدایی را مطالعه کرد. بدین ترتیب ناپایداری خانواده در مطالعة حاضر در سه زیرشاخص تعارض زناشویی (اقتصادی، تعاملی، امور خانواده)، خشونت -که در سطح کنش ناپایداری را مورد سنجش قرار میدهند- و نگرش به طلاق -شامل متغیرهای حفظ خانواده در برابر طلاق و پیامدهای طلاق در سطح نگرش- در نمونهای ملی بررسی شده است. از آنجا که در طی سالهای اخیر بر اساس آمارهای بررسیشده، نرخ طلاق افزایش یافته و پایداری خانواده ایرانی با چالشهای زیادی روبهرو شده، شناسایی عواملی که بر ناپایداری خانواده مؤثرند، بهمنظور احصای راهکارهایی برای تقویت پایداری خانواده بسیار ضروری است. به نظر میرسد که ساختار قدرت یکی از عوامل تأثیرگذار بر ناپایداری خانواده باشد؛ در حالی که تمرکز بررسی بر خانواده ایرانی است ولی از آنجا که در دنیای مدرن، جنسیت عامل مؤثر در ساختار قدرت و ناپایداری خانواده است، دادههای کلی به تفکیک جنسیت نیز گزارش و تحلیل شدهاند.
پیشینه تحقیق
محققان بر این باورند که عوامل متعددی بر پایداری خانواده و ساختار قدرت تأثیر دارد. در کنار ویژگیهای فردی، عوامل اقتصادی- اجتماعی و حتی روانشناختی، خشونت خانگی و... از جمله این عوامل به شمار آمدهاند. گرچه مطالعه جامعی که رابطه بین دو متغیر ساختار قدرت و ناپایداری خانواده را مورد سنجش قرار دهد، یافت نشد و بررسیهای موجود نشان میدهد یکی از دو متغیر یا ابعادی از هر یک مورد مطالعه قرار گرفتهاند. کلاهی و شفیعی (1395) در یک بررسی کیفی با عنوان «تجربه روایتشده زنان از ساختار قدرت در خانواده» دریافتند که دو گروه زنان شاغل و غیرشاغل عمدتاً در تصمیمگیریهای خرد و کمهزینه،