خشونت خانگی علیه زنان نوعی رفتار پرخاشگرانه است که در روابط نزدیک و خانوادگی رخ میدهد. خشونت علیه زنان، یکی از خشن ترین نتایج نابرابریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف است که پیامدهای جبرانناپذیری را برای قربانی ایجاد میکند. به نظر میرسد که دسترسی به منا چکیده کامل
خشونت خانگی علیه زنان نوعی رفتار پرخاشگرانه است که در روابط نزدیک و خانوادگی رخ میدهد. خشونت علیه زنان، یکی از خشن ترین نتایج نابرابریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف است که پیامدهای جبرانناپذیری را برای قربانی ایجاد میکند. به نظر میرسد که دسترسی به منابع در زنان شاغل، سبب تجربۀ خشونت در بین آنها شده و آنان نیز از خشونت خانگی مستثنی نیستند. مطالعات قابل توجهی در ارتباط با خشونت خانگی علیه زنان خانه دار شده، ولی در ارتباط با زنان شاغل، مطالعات محدود بوده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربۀ خشونت خانگی و درک زنان شاغل از این خشونت در شهر تهران است. در بخش روششناسی از روش کیفی و راهبرد نظریۀ زمینهای استفاده شد. انتخاب مصاحبهشوندگان به صورت هدفمند بود و تعداد 12 زن شاغل به مدت بیش از سه ماه بررسی شدند. هفت مقولۀ اصلي و يك مقولۀ هسته از خلال كدگذاري دادهها استخراج شد. «چرخۀ اشتغال زنان و تجربۀ خشونت» به عنوان مقولۀ نهایی انتخاب گردید و در پایان مدل پارادایمی مستخرج از دادهها طرح شد. نتایج بیانگر آن است که زنان شاغل در شهر تهران، درکی متنوع از خشونت خانگی داشته، انواع این خشونت را تجربه میکنند. به نظر میرسد که نوع و میزان خشونت اقتصادی و اجتماعی در زنان شاغل، متفاوت از زنان خانه دار باشد.
پرونده مقاله
خانواده، یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه است و بر این اساس مسائل و آسیبهای مرتبط با حوزۀ خانواده از مهمترین موضوعات در بررسی مسائل اجتماعی به شمار میرود. از جمله مهم ترین مسائل حوزۀ خانواده، بحث خشونت خانگی است و پیش از هر نوع تبیین و آسیبشناسی درباره علل خشونت خا چکیده کامل
خانواده، یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه است و بر این اساس مسائل و آسیبهای مرتبط با حوزۀ خانواده از مهمترین موضوعات در بررسی مسائل اجتماعی به شمار میرود. از جمله مهم ترین مسائل حوزۀ خانواده، بحث خشونت خانگی است و پیش از هر نوع تبیین و آسیبشناسی درباره علل خشونت خانگی، به توصیفی دقیق از وضعیت خشونت خانگی در جامعۀ هدف نیاز است. بر این اساس هدف از این پژوهش، ارائه توصیفی قابل تعمیم از وضعیت خشونت خانگی در بین اعضای خانواده ایرانی، به شکل کلی و در ابعاد مختلف (فیزیکی، روانی، کلامی، اقتصادی و جنسی) است. روش انجام پژوهش، تحلیل ثانویۀ دادههای پیمایش ملی خانواده است که جامعۀ آماری آن، کلیۀ افراد بالای 15 سال در جامعۀ ایران در سال 1397 با حجم نمونه 5027 نفر با شیوۀ نمونهگیری تصادفی است که از این میان، 3815 نفر متأهل و 1212 نفر مجرد هستند. بر اساس یافتههای این پژوهش، میزان شیوع شاخص کلی خشونت در میان زوجین، 81.1 درصد است و میانگین شدت آن برابر 9.06 در مقیاس 0 تا 100 است. همچنین میزان شیوع شاخص کلی خشونت در میان والدین و فرزندان، 84.5 درصد است و میانگین شدت آن برابر 13 در مقیاس 0 تا 100 است. در میان ابعاد مختلف خشونت بین زوجین، خشونت روانی با میزان شیوع 75.5 درصد و با میانگین شدت 14.42 دارای بیشترین شیوع و شدت است. همچنین در میان ابعاد مختلف خشونت بین والدین و فرزندان، خشونت روانی با میزان شیوع 81.6 درصد و با میانگین شدت 23.84 دارای بیشترین شیوع و شدت است.
پرونده مقاله