دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارشها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان میشوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام چکیده کامل
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارشها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان میشوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجامشده و با روش گرندد تئوری دادهها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونتدیدۀ شهر تهران است. شیوۀ انتخاب نمونهها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیلها بهوسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافتههای تحقیق عبارتاند از: شرایط زمینهای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقۀ اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارتهای زندگی؛ عوامل مداخلهگر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهمتنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارتاند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارتاند از: 1-آسیبهای روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشاندهندۀ وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده میشود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران است. در سالهای اخیر نهاد خانواده، تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از آن جمله میتوان به همباشی به عنوان سبک نوظهور زندگی مشترک پرداخت. با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و به منظور بررسی دقیق دادهها از چکیده کامل
هدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران است. در سالهای اخیر نهاد خانواده، تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از آن جمله میتوان به همباشی به عنوان سبک نوظهور زندگی مشترک پرداخت. با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و به منظور بررسی دقیق دادهها از رویکرد کیفی استفاده شده است و با به کارگیری روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی و رسیدن به معیار اشباع نظری 60 نفر از افرادی که در منطقه 17 تهران تجربه همباشی داشتهاند، برای گردآوری اطلاعات مورد مطالعه قرار گرفتهاند. همچنین برای تحلیل اطلاعات از روش نظریۀ زمینهای استفاده شده است. در مدل پارادایمی پژوهش، شرایط علی و مداخلهگر پدیده زمینه راهبرد و پیامدها تحلیل شده است. عوامل مؤثر در پدیدۀ همباشی را می توان در سه مقوله طبقه بندی کرد. طبق نتیجۀ این پژوهش عوامل اقتصادی (بیکاری و نداشتن امنیت شغلی، هزینههای ازدواج و...)، عوامل حقوقی و قانونی (مسئولیت در ازدواج و ناعادلانه بودن قرارداد ازدواج و مهریه سنگین و ضمانت اجرای حقوقی) و عوامل اجتماعی (تغییرات اجتماعی: تعارضهای نسلی، ناهنجارهای جنسی و افزایش تضاد در سطح جامعه و...)، بیشترین تأثیر را در پدیدۀ همباشی دارند.
پرونده مقاله
انقلاب جنسی اواخر دهۀ 1960به تغییر گفتمان جنســی و تغییر اساسی در نگرشها، اخلاق و رفتار جنسی در بسیاری از کشورهای غربی منجر شد. یکی از مهمترین پیامدهای آن گســترش روابط جنسی پیش از ازدواج در این کشورها بوده است. این الگوی روابط جنسی پیش از ازدواج بهتدریج نقاط دیگر جه چکیده کامل
انقلاب جنسی اواخر دهۀ 1960به تغییر گفتمان جنســی و تغییر اساسی در نگرشها، اخلاق و رفتار جنسی در بسیاری از کشورهای غربی منجر شد. یکی از مهمترین پیامدهای آن گســترش روابط جنسی پیش از ازدواج در این کشورها بوده است. این الگوی روابط جنسی پیش از ازدواج بهتدریج نقاط دیگر جهان را نیز فراگرفت. این دگرگونی از رابطۀ جنسی اسطورهزدایی کرد و علاوه بر افزایش ســن ازدواج، زمینههای پیدایی همباشی را به وجود آورد. ایران اسلامی نیز از تحولات در امان نمانده است و نزدیک دو دهه است که زمزمههایی از رواج این الگوی ازدواج در ایران شنیده میشود و پژوهشهایی را که عمدتاً به روش کیفی انجام شده است، برانگیخته است. این مطالعه قصد دارد با ترکیب یافتههای این پژوهشها به درک بهتر این پدیده و ارائه تصویری کلی از وضعیت همباشی در ایران اقدام کند. این مطالعه با روش فراترکیب انجام شده است. جستوجو در مهمترین پایگاههای اطلاعات فارسی با کلیدواژه همباشی، همخانگی، همبالینی و ازدواج سفید در محدودۀ زمانی بین سالهای1380 الی 1400 انجام شد. از مجموع مقالات بهدستآمده نهایتاً 14 مقاله با توجه به معیارهای ورود و خروج تحقیقات انتخاب شد. همباشی در ایران در میان طبقات متوسط شهری، گروههای سنی جوان و تحصیلکردگان دانشگاهی رواج یافته است. تجربیات جهانی از روند افزایشی آن حکایت دارد. در ایران اسلامی به دلیل غیرقانونی بودن و مجازات شدید در صورت افشای آن، از میزان آن اطلاعی در دست نیست ولی بررسی دادههای نگرشسنجی حاصل از پیمایشهای ملی در دهۀ نود نشان از افزایش موافقت با این پدیده در سطح نگرشی دارد. در تحلیل این پدیده بایستی به سنخهای متفاوت همباشی توجه کرد. حداقل با دو سنخ از همباشی در ایران روبهرو هستیم؛ سنخ اول بیشتر در قالب یک نوع الگوی روابط پیش از ازدواج قابلطبقهبندی است و سنخ دوم همباشی بهعنوان بدیل ازدواج محسوب میشود.
پرونده مقاله
نقش نابرابریهای منطقهای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بیتوجهی به این مناطق میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. این م چکیده کامل
نقش نابرابریهای منطقهای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بیتوجهی به این مناطق میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. این مقاله بهدنبال بررسی این موضوع است که مناطق مرزی ایران به لحاظ نابرابریهای فضایی در چه وضعیتی قرار دارند و این نابرابریها چه تأثیری بر مهاجرت از این مناطق دارند. برای سنجش نابرابری فضایی در بین شهرستانهای مرزی از آمار سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1395، سالنامههای آماری استانها در سال 1395 و دادههای سازمان هواشناسی در دورۀ 1395-1390 استفاده شده است. برای وزندهی و ترکیب مؤلفه ها و ساخت شاخص نابرابری از روش تحلیل عاملی استفاده شده است.برای پهنهبندی و سطحبندی شهرستانها از نرمافزار ArcPro و برای تحلیل رابطۀ بین نابرابری و مهاجرت، از روش آماری GWR استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که نابرابری در شهرستانهای شرق و جنوب شرقی در مقایسه با دیگر نقاط بیشتر است. همچنین، 66 درصد از شهرستانهای مرزی دارای موازنۀ مهاجرتی منفی در دوره 1395-1390هستند. بر اساس مدل رگرسیون فضایی وزنی، 67 درصد از تغییرات متغیر خالص مهاجرت بهوسیله متغیرهای مستقل تبیین شده و همچنین بر اساس مقدار میانگین ارائهشده، عاملهای ساختار جمعیت و اقتصادی بیشترین اثرگذاری را بر خالص مهاجرت در شهرستانهای مرزی دارند. بنابراین، نابرابری در شهرستانهای مرزی یک عامل مهم در میزان خالص مهاجرت است و عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی و محیطی اثر متفاوتی بر هر کدام از شهرستانها دارند.
پرونده مقاله
رسانهها در شکلدهی به افکار، عقاید، ارزشها، فرهنگ و آگاهیها، نقش بسزایی دارند. امروزه با به کارگیری هوشمندانه از رسانهها میتوان به معرفی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و مقابله با آنها پرداخت. اعتیاد از جمله رایج ترین آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر کشور ماست. بنابرای چکیده کامل
رسانهها در شکلدهی به افکار، عقاید، ارزشها، فرهنگ و آگاهیها، نقش بسزایی دارند. امروزه با به کارگیری هوشمندانه از رسانهها میتوان به معرفی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و مقابله با آنها پرداخت. اعتیاد از جمله رایج ترین آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر کشور ماست. بنابراین پیشگیری از اعتیاد میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبهای اجتماعی داشته باشد. رسانۀ ملی بنا بر مسئولیت اجتماعی خود همواره در پی مقابله و مبارزه با آسیبهای اجتماعی و از جمله اعتیاد بوده و هست. مستند «شوک» از جمله برنامه هایی بود که در راستای مقابله با اعتیاد از شبکه سوم سیما تولید و پخش شد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل عملکرد مستند شوک انجام شد. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریههای برجسته سازی، چارچوب سازی و الگوی ارتقای سلامت «تانهیل»، نظریۀ جرم انگاری و جرم زدایی اعتیاد است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه معکوس است و جامعه نمونه به صورت هدفمند، هشت برنامه در بازه زمانی هجده ماهه از ابتدای سال 96 تا شهریور سال 97 بوده است. یافتهها نشان میدهد که نوع نگرش به اعتیاد، عمدتاً بیمارانگارانه و رویکرد برنامه بر پیشگیری اولیه تأکید دارد. در نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد، معرفی عوامل خطر و مواد مخدر صنعتی بیشتر مورد توجه بوده است. همچنین طبق نتایج این تحقیق، دوستان و انگیزههای درمانی از عوامل گرایش به اعتیاد بودند.
پرونده مقاله
مسئله زبالهگردی امروزه در کشور ایران به یکی از پدیده ها و مسائل جدی بدل شده است، به شکلی که در همۀ شهرها و کلانشهرهای کشور نمود دارد. زبالهگردی دارای ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است و توجه به این ابعاد نیازمند پژوهشهای علمی است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا مسائل چکیده کامل
مسئله زبالهگردی امروزه در کشور ایران به یکی از پدیده ها و مسائل جدی بدل شده است، به شکلی که در همۀ شهرها و کلانشهرهای کشور نمود دارد. زبالهگردی دارای ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است و توجه به این ابعاد نیازمند پژوهشهای علمی است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا مسائل زندگی زباله گردها را در شهر تهران با رویکرد تفسیری روایت کند. نگاه نظری پژوهش مبتنی بر رویکرد انتقادی و استفاده از مفهوم «هوموساکر» آگامبن است. روش پژوهش بر اساس روش کیفی بنیادی و استفاده از فنون مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مشاهده است. از تحلیل مضمون برای تحلیل دادهها بهره گرفته شده است. جامعۀ مورد مطالعه شامل زباله گردها و تمام افراد مطلع مرتبط با زبالهگردی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که زباله گردها با مشکلات بسیاری مانند تغذیه، خواب، اعتیاد و... مواجهاند و روابط کاری نابرابری با پیمانکاران دارند. شغل زبالهگردی به گونهای است که با سایر مسائل اجتماعی شهر مانند نابرابریهای اجتماعی و مصرف شهری، کار کودک و سیاهچالههای پسماندهای شهری پیوند دارد. زباله گردهای شهری به مانند سایر گروههای اجتماعی آسیبدیده و به حاشیه رانده شده، نمود مفهوم هوموساکرهای شهری هستند. اینگونه افراد در شمول حمایتهای رسمی قرار نمیگیرند.
پرونده مقاله