مدگرایی مفهومی فراگیر در چرخه زندگی جهان معاصر است. پدیده ای که بیشتر از هر گروهی، جوانان را بهعنوان پای ثابت خود اغوا نموده و به نظر می-رسد در حال تبدیلشدن به مسئله ای اجتماعی است. هدف این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با مدگرایی جوانان بوده است. روش پژوهش چکیده کامل
مدگرایی مفهومی فراگیر در چرخه زندگی جهان معاصر است. پدیده ای که بیشتر از هر گروهی، جوانان را بهعنوان پای ثابت خود اغوا نموده و به نظر می-رسد در حال تبدیلشدن به مسئله ای اجتماعی است. هدف این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با مدگرایی جوانان بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش و جامعه آماری این تحقیق جوانان شهر تهران بوده است. تعداد نمونه 387 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و نمونه با شيوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد است که از نظر روایی و پایایی مورد ارزیابی قرار گرفت. الگوی نظری پژوهش حاضر الگویی تلفیقی است. بنابراین از مفاهیم و نظریههای متخصصان اجتماعی از قبیل گئورگ زیمل (فرایند تناقض آمیز مد)، تورشتاین وبلن (فراغت و مصرف متظاهرانه)، بودریار، والتر بنیامین (پرسه زن و پاساژگردی)؛ بودریار (مصرف و هویت) و دلوز و گاتاری (سوژه پراکنده ماشین امیال) استفاده شده است. سنجش پایایی از طریق آزمون آلفای کرونباخ میزان قابل قبولی را نشان می دهد. بر اساس یافته های این پژوهش، بین متغیرهای سن، تحصیلات پدر و مادر، طبقه اجتماعی، تشخصطلبی، رسانههای همگانی و شبکه های اجتماعی (شبکههای مدرن مجازی)، دینداری و مدگرایی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیلشده در معادله رگرسیون 3/50 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود. متغیر تشخص طلبی قوی ترین رابطه را با مدگرایی نشان داد. همچنین در قسمت تحلیل مسیر معادلات ساختاری شاخصهای مدل از برازش قابل قبولی برخوردار میباشند.
پرونده مقاله
زنان به لحاظ نقشی که در خانواده دارند، بهویژه نقش مادری، در فرزندپروری و جامعهپذیری نسل آینده و از این طریق بر شکلگیری هویت این نسل تأثیرگذارند. از سوی دیگر تحولاتی که طی دهههای اخیر در جهان رخ داده است، فرصتهایی را برای افزایش این تأثیرگذاری فراهم کرده است. پژوهش چکیده کامل
زنان به لحاظ نقشی که در خانواده دارند، بهویژه نقش مادری، در فرزندپروری و جامعهپذیری نسل آینده و از این طریق بر شکلگیری هویت این نسل تأثیرگذارند. از سوی دیگر تحولاتی که طی دهههای اخیر در جهان رخ داده است، فرصتهایی را برای افزایش این تأثیرگذاری فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف کلی آگاهی از رابطۀ میان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و دین داری زنان و دختران انجام شده است. در این پژوهش از روش کمی (پیمایشی) استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه همراه با مصاحبه است. جامعه آماری در این پژوهش، زنان و دختران 18 تا 65 ساله شهرهای همدان، شهرکرد، شیراز، اهواز، تهران و کرمان است که بر اساس ارزیابی سازمان مدیریت و برنامهریزی از سطح توسعهیافتگی استانها و همچنین ضریب نفوذ اینترنت تعیین شدهاند. حجم نمونه، 1418 نفر است و روش نمونهگیری، چند مرحله است. یافتهها نشان میدهد که هرچند شبکههای اجتماعی بر دینداری زنان و دختران جامعه هدف تأثیر دارد، ضرایب تأثیر به گونهای است که این تأثیر بر ابعاد مناسکی بیش از ابعاد اعتقادی و ابعاد تجربی دینداری است. همچنین شبکههای اجتماعی بر رفتارهای شرعی تاحدی تأثیرگذار است.
پرونده مقاله