رسانۀ ملی و پیشگیری از اعتیاد، تحلیل محتوای مستند «شوک» با تأکید بر اعتیاد
محورهای موضوعی : آسیبهای اجتماعی مرتبط با رسانه، ارتباطات و فضای مجازیامیر حاجی علی عسگری 1 , ثریا احمدی 2 * , پروانه پیشنمازی 3
1 - کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
2 - استادیار گروه نیازسنجی و مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی، واحد شهید بهشتی
3 - استادیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
کلید واژه: اعتیاد, شیوههای پیشگیری, رسانه, مستند شوک, ارتقای سلامت.,
چکیده مقاله :
رسانهها در شکلدهی به افکار، عقاید، ارزشها، فرهنگ و آگاهیها، نقش بسزایی دارند. امروزه با به کارگیری هوشمندانه از رسانهها میتوان به معرفی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و مقابله با آنها پرداخت. اعتیاد از جمله رایج ترین آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر کشور ماست. بنابراین پیشگیری از اعتیاد میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبهای اجتماعی داشته باشد. رسانۀ ملی بنا بر مسئولیت اجتماعی خود همواره در پی مقابله و مبارزه با آسیبهای اجتماعی و از جمله اعتیاد بوده و هست. مستند «شوک» از جمله برنامه هایی بود که در راستای مقابله با اعتیاد از شبکه سوم سیما تولید و پخش شد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل عملکرد مستند شوک انجام شد. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریههای برجسته سازی، چارچوب سازی و الگوی ارتقای سلامت «تانهیل»، نظریۀ جرم انگاری و جرم زدایی اعتیاد است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه معکوس است و جامعه نمونه به صورت هدفمند، هشت برنامه در بازه زمانی هجده ماهه از ابتدای سال 96 تا شهریور سال 97 بوده است. یافتهها نشان میدهد که نوع نگرش به اعتیاد، عمدتاً بیمارانگارانه و رویکرد برنامه بر پیشگیری اولیه تأکید دارد. در نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد، معرفی عوامل خطر و مواد مخدر صنعتی بیشتر مورد توجه بوده است. همچنین طبق نتایج این تحقیق، دوستان و انگیزههای درمانی از عوامل گرایش به اعتیاد بودند.
Media has been a significant role to shape the thoughts, beliefs, values, culture and awareness. Today with the intelligent use of media, it is possible to introduce social issues, prevent and confrontation. Addiction is one of the most common social issues that trouble our country. Therefore, addiction prevention can play an important role in reducing social harm. According to its social responsibility, the national media has always sought to confront and fight against social harms, including addiction. The documentary "Shock" was among the programs that were produced and broadcasted on the third channel of national TV in order to deal with addiction. The present research was conducted with the aim of analyzing the performance of Shock documentary. The theoretical framework of this theory was based on theories of social responsibility, framing and Tannehill's health model. The research method, quantitative content analysis and data collection tools were reverse questionnaire. 8 programs in the period of 18 months from the beginning of 2019 to September of 2019 were selected purposely. The findings show: the type of attitude towards addiction is mainly patient-oriented and the approach of the program emphasizes primary prevention. The way of modeling about the prevention of addiction, introduction of risk factors, and industrial drugs have received more attention. Also, according to the results of this research, friends and therapeutic motivations were among the factors of tendency towards addiction.
احمدی، حبیب و علی عربی (1395) «ضرورت بازنگری در سیاستهای تصویرگری اعتیاد در جامعه (مطالعه موردی: شهر کرج)»، فصلنامه توسعه اجتماعی (توسعه انسانی سابق)، دوره یازدهم، شماره 1، صص 7-34.
پورافکاری، نصرت الله (1384) «فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی»، فرهنگ معاصر ، تهران، ص818.
تقی¬پور، فائزه و داریوش شرفی (۱۳۹۵) «تجارب مردان معتاد به مواد مخدر ساکن در شهر شاهینشهر از عملکرد رسانههای جمعی پیرامون نحوه پیشگیری از اعتیاد»، همایش ملی پیشگیری از اعتیاد، شاهین شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین شهر.
خالقیپور، شهنار و محمد حسین یارمحمدیان (1387) مصرف موارد مخدر و برنامه های پیشگیری در نوجوانان و جوانان، دانشگاه آزاد واحد خوراسگان.
رحمدل، منصور (۱۳۸۲) «اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر در ایران: جرم¬زدایی یا جرم¬انگاری»، نشریه رفاه اجتماعی، دوره سوم، شماره ۹، صص ۲۰۳-۲۴۲.
رضاقلی¬زاده، بهنام (1393) «نقش رسانه در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر»، فصلنامه سلامت اجتماعی، دوره 1، شماره ۴، صص۷۹-۱۰۰.
رضایی، شوق¬علی و صمد رمزی قره قشلاقی (۱۳۹۴) «بررسی نقش مدارس و رسانهها در پیشگیری از اعتیاد»، دومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روان¬شناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی، مؤسسه آموزش عالی مهر اروند، مرکز راهکارهای دستیابی به توسعۀ پایدار.
رفیعیفر شهرام، (1383) «از آموزش سلامت تا سلامت»، اداره ارتباطات و آموزش سلامت معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
رمضانی، حسین و مسعود عباسی (1396) «مطالعۀ چگونگی بازنمایی افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر در برنامههای تلویزیون»، پیشگیری نوین، گاهنامه داخلی، شماره 14، صص 1-10.
ستاد مبارزه با مواد مخدر (1389) استراتژیهای پیشگیری از اعتیاد.
سورين و تانكارد، (1381) نظريه هاي ارتباطات، ترجمه عليرضا دهقان، تهران، دانشگاه تهران.
سیام، شهره (۱۳۸۵) «بررسی شیوع سوء مصرف مواد اعتیادآور میان دانشجویان پسر رشت در سال ۱۳۸۴»، مجله تحقیقات علوم پزشكی زاهدان (طبیب شرق)، صص ۲۷۹-۲۸۵.
شرق، علی و دیگران (1390) «بررسی عوامل مؤثر بر عود اعتیاد از دیدگاه مراجعه¬کننده به مراکز»، ماهنامه علمی- پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، دوره بیست¬ودوم، شماره 2، صص 129-136.
شهتا آدام و اشترونبرگ جاسپر (1394) «نظریه چارچوب بندی»، ترجمه بیچرانلو، www.
sooremag.
ir طاوسی رودسری، رضوانه (۱۳۹۵) «نقش رسانههای جمعی در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر»، همایش ملی پیشگیری از اعتیاد، شاهین¬شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین-شهر.
طهرانی، مهدی (۱۳۹۵) «نقش رسانههای جمعی، فضای مجازی و پویشهای مردمی در پیشگیری از اعتیاد»، همایش ملی پیشگیری از اعتیاد، شاهین¬شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین¬شهر.
عزیزی عبدالرضا (1382) «پیشگیری و درمان اعتیاد»، تهران، ناشر چهارم.
کوش دنی و فیسک جان (1380) «فرهنگ تلویزیون»، ترجمه مژگان برومند، مجله ارغنون، دوره 8 شماره 19، صص 125-142.
مسعودی فرید، حبیب¬الله و دیگران (1393) «نقش رسانه در پیشگیری از اعتیاد: چالشها و راهکارها»، فصلنامه سلامت اجتماعی و اعتیاد، دوره ۱، شماره 1، صص 81-94.
مک کوایل دنیس (1387) درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی، ترجمه پرویز اجلالی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
مهدی¬زاده، سید محمد (1389) نظریههای رسانه: اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی، تهران، همشهری.
میرزایی، طیبه و دیگران (1389) «عوامل مرتبط با عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه¬کننده به مرکز ترک اعتیاد شهر رفسنجان»، نشریه پرستاری ایران، دوره ۲۳ ،شماره ۶۷، صص 49-58.
نباتی فریبا (1393) چارچوبسازی رسانهها برای افکار ما، گفتوگو با دکتر علیرضا دهقان، http://www.
hamshahritraining.
ir/news نوجوان، کمال و محمود اصغری (1393) «تعیین روش مؤثر پیشگیری بر اساس راهبردهای کاربردی پیشگیری از اعتیاد»، فصلنامه سلامت اجتماعی و اعتیاد، دوره اول، شماره 3، صص 121-146.
Donaldson, E. A., Hoffman, A. C., Zandberg, I., & Blake, K. D. (2017) Media exposure and tobacco product addiction beliefs: Findings from the 2015 Health Information National Trends Survey (HINTS–FDA 2015) Addictive Behaviors, 72, 106-113.
Haghpanahan, H., Mackay, D. F., Pell, J. P., Bell, D., Langley, T., & Haw, S. (2017) The impact of TV mass media campaigns on calls to a National Quitline and the use of prescribed Nicotine replacement therapy: a structural vector Autoregression analysis. Addiction.
Tye J, Warner K, Glantz S. (1987) Tobacco advertising and consumption: evidence of a causal relationship. J Public Health Policy; 8:492–507.
Villani S. (2001) Impact of media on children and adolescents: A 10-year review of the research. J Am Acad Child Adolesc Psychiatry;40:392–401.
فصلنامه علمي «پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی»
شماره پنجم، پاییز 1401: 167-135
تاريخ دريافت: 16/07/1401
تاريخ پذيرش: 26/11/1401
نوع مقاله: پژوهشی
رسانۀ ملی و پیشگیری از اعتیاد،
تحلیل محتوای مستند «شوک» با تأکید بر اعتیاد
امیر حاجی علی عسگری 1
ثریا احمدی2
پروانه پیشنمازی3
چکیده
رسانهها در شکلدهی به افکار، عقاید، ارزشها، فرهنگ و آگاهیها، نقش بسزایی دارند. امروزه با بهکارگیری هوشمندانه از رسانهها میتوان به معرفی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و مقابله با آنها پرداخت. اعتیاد از جمله رایجترین آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر کشور ماست. بنابراین پیشگیری از اعتیاد میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبهای اجتماعی داشته باشد. رسانۀ ملی بنا بر مسئولیت اجتماعی خود همواره در پی مقابله و مبارزه با آسیبهای اجتماعی و از جمله اعتیاد بوده و هست. مستند «شوک» از جمله برنامههایی بود که در راستای مقابله با اعتیاد از شبکه سوم سیما تولید و پخش شد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل عملکرد مستند شوک انجام شد. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریههای برجستهسازی، چارچوبسازی و الگوی ارتقای سلامت «تانهیل»، نظریۀ جرمانگاری و جرمزدایی اعتیاد است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه معکوس است و جامعه نمونه به صورت هدفمند، هشت برنامه در بازه زمانی هجدهماهه از ابتدای سال 96 تا شهریور سال 97 بوده است. یافتهها نشان میدهد که نوع نگرش به اعتیاد، عمدتاً بیمارانگارانه و رویکرد برنامه بر پیشگیری اولیه تأکید دارد. در نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد، معرفی عوامل خطر و مواد مخدر صنعتی بیشتر مورد توجه بوده است. همچنین طبق نتایج این تحقیق، دوستان و انگیزههای درمانی از عوامل گرایش به اعتیاد بودند.
واژههاي کلیدی: اعتیاد، شیوههای پیشگیری، رسانه، مستند شوک، ارتقای سلامت.
مقدمه
یکی از مشکلات بزرگ جوامع بشری، اعتیاد است که متأسفانه تمامی جوامع صنعتی و غیر صنعتی را گرفتار کرده است (میرزایی و دیگران، 1389: 50). کمتر پدیدهای را میتوان یافت که همانند اعتیاد، جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده باشد (شرق و دیگران، 1390: 130). تأثیرات اجتماعی، عوامل مرکزی و قدرتمندی هستند که آزمایش یا شروع مصرف را ترویج میکنند. در کنار قرار گرفتن در معرض نگرشها و انتظارات مثبت درباره مصرف مواد، مدلسازی از رفتار مصرف مواد افراد مهم (مانند والدین، خواهر و برادر بزرگتر و همسالان)، یکی از تأثیرات اجتماعی منفی حیاتی است، سایر تأثیرات منفی قوی شامل نمایش مثبت مصرف و سوء مصرف مواد افراد مشهور در فیلمها، تلویزیون و موزیک ویدیوهاست (ر.ک: Villani, 2001). تبلیغاتی که پیامهای مثبتی را درباره مصرف الکل و تنباکو ارسال میکنند، نگرشها، انتظارات و پیامدهای مثبت درکشده از مصرف را ترویج میکنند که میتواند به افزایش رفتار مصرف سیگار و الکل در بین جوانان تبدیل شود (ر.ک: Tye & et al, 1987).
اعتیاد به مواد مخدر و داروهای غیر مجاز در دهههای اخیر بسیار فراگیر شده است و این امر حاکی از بروز مشکلی جدی در سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است. اهمیت این مسئله با توجه به جمعیت جوان کشور بیش از پیش مطرح میشود (میرزایی و همکاران، 1389، 53) از جمله مشکلات مرتبط با مصرف مواد مخدر میتوان به جرم و جنایت، سرقت، تجاوز، قتل، فروپاشی خانواده، از دست دادن شغل و رفتارهای پرمخاطرۀ جنسی اشاره نمود. همچنین اعتیاد منجر به اثرات منفی بر سلامت فردی، خانوادگی، آموزشی و شغلی میگردد و زیانهای مالی و بار اجتماعی سنگینی بر جامعه تحمیل میکند (میرزایی و همکاران، 1389: 54).
طی بررسیهای ستاد مبارزه با مواد مخدر، رویکرد پیشگیری از اعتیاد باید در کنار مبارزه با عرضه و رویکرد درمانی مورد توجه قرار گیرد. روشهای پیشگیری اولیه شامل کاهش عوامل مخاطرهآمیز، افزایش مقاومت فرد و جلوگیری از سرایت بیماری است (ر.ک: ستاد مبارزه با مواد مخدر، 1389). در ارتباط با آسیبشناسی اعتیاد، یافتههای پژوهشی در سطح بینالمللی حاکی از آن است که اگر بتوان به شکلی صحیح و نسبتاً دقیق، علل و عوامل این پدیدۀ پیچیده اجتماعی، روانی، زیستی را شناسایی نمود، میتوان با اعمال دستورالعملهای پیشگیرانه جهت کاهش قدرت این علل، سبب کاهش بسیاری از پیامدهای اجتماعی و هزینههای اقتصادی حاصل از مصرف مواد مخدر شد (احمدی و عربی، 1395: 10).
وقتی از بازنمایی افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر در نزد مردم بحث میشود، مشاهده میشود دیدگاههای آنها متأثر از جریان غالب ارائهشده در فیلمها و برنامههای تلویزیون است (رمضانی و عباسی، 1396: 7). با توجه به ابعاد گسترده اعتیاد، مهمترین نقطه تلاقی دیدگاههای متفاوت در ارتباط با آن، بحث پیشگیری است. بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به اثرات مخرب مصرف مواد مخدر، مجازات قانونی و مشارکت با پلیس در پاکسازی اجتماع میتواند در پیشگیری از اعتیاد مؤثر باشد. یکی از مهمترین ابزارهایی که میتواند در پیشگیری و مقابله با اعتیاد مؤثر باشد، بهکارگیری هوشمندانۀ رسانههای جمعی است. لکن بدون برنامهریزی برای ایجاد یک ارتباط مناسب از طریق رسانهها، پیامهای پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر به مخاطبان نخواهد رسید و ارتباطگران نیز نخواهند توانست در نگرشها و عقاید مخاطبان خود تغییرات لازم را ایجاد کنند. کارکردهای اطلاعرسانی، آموزشی، سرگرمی، تبلیغاتی، مشارکت و بسیج اجتماعی توسط رسانهها، نیاز به این ابزار را در راستای دستیابی به اهداف پیشگیرانه و مقابلهای سوء مصرف مواد مخدر روشن میسازد (ر.ک: طاووسی رودسری، 1395).
برخی یافتهها نشان میدهد که نوعی از بیاعتمادی نسبت به عملکرد رسانهها در پیشگیری از اعتیاد در میان افراد دیده میشود (ر.ک: تقیپور و شرفی، 1395). ضمن اینکه در برخی از رسانهها به مواد مخدر بیشتر به عنوان یک موضوع مجرمانه نگریسته شده و تلقی مجرمانه وجود دارد؛ در حالی که گرایش جدید در این زمینه، دور شدن از این تلقی مجرمانه و توجه به معتاد به عنوان یک بیمار است که باید به جای زندانی شدن و برخوردهای صرفاً قضایی، مورد مداوا و درمان قرار گیرد (ر.ک: طهرانی، 1395). سیاستهای رایج در دهههای اخیر باعث شده تا تصویر اعتیاد در ذهن جوانان با ویژگیهایی چون کارتنخوابی، خمیدگی و ژولیدگی، بیاراده و سست بودن، بیکاری و مسئلهای عمدتاً متعلق به طبقات پایین همراه باشد. باید توجه داشت که این امر نهتنها باعث افزایش ضریب پیشگیری در جامعه جوان ایران نشده، بلکه به شکلی معکوس عمل نموده است (ر.ک: احمدی و عربی، 1395).
از اینرو باید عزمی جدی و ملی برای رفع این معضلات در میان تمام مسئولان به وجود آید. در ابتدای امر مسئولان باید سعی کنند که واقعیتها را بپذیرند و قبول کنند که اعتیاد چنان تبدیل به معضل روزمرهای شده است که نمیتوان با انکار و نادیده گرفتن آن، از وظیفه حل این معضل شانه خالی کرد. رسانهها در پیشگیری از اعتیاد به عنوان معضل چالشی نباید نقش و رسالت آموزشی خود را فراموش کنند. باید در یک فضای همفکری، تعامل و همکاری، رسانهها و فعالان حوزههای اطلاعرسانی را نسبت به انجام وظیفه و رسالت خود در حوزۀ پیشگیری از اعتیاد آگاه ساخت؛ چراکه قلم تأثیرگذار رسانهها و خبرنگاران میتواند گسترش اعتیاد را کنترل کند (ر.ک: رضایی و رمزی قره قشلاقی، 1394). بر این اساس آگاهی اصحاب رسانه از این موارد، نقش بسزایی در تولید برنامههای رسانههای علمی و اثرگذار دارد (ر.ک: مسعودی و دیگران، 1393). مهمترين ابزاري كه ميتواند در پيشگيري و مقابله با شيوع و سوء مصرف مواد مخدر مؤثر باشد، بهكارگيري هوشمندانه و كارآمد رسانههاي ارتباط جمعي است. بدون برنامهريزي براي ايجاد يك ارتباط مناسب از طريق رسانهها، پيامهاي پيشگيري و مبارزه با مواد مخدر به مخاطبان نخواهد رسيد و ارتباطگران نيز نخواهند توانست در نگرشها و عقايد مخاطبان خود، تغييرات لازم را ايجاد كنند (ر.ک: رضاقلیزاده، 1393).
در این میان تلویزیون به دلیل گستردگی مخاطب، فراگیری و داشتن نقش کلیدی در ساختن فرهنگ عامه با تولید و پخش برنامههایی چون سریالها، اخبار جنایی و فیلمهای مستند، یکی از مهمترین رسانهها در نظام بازنمایی جرایم و انحرافات جوانان است. این رسانه، برنامههایی آکنده از معانی نهفته را پخش میکند و میکوشد با مهار این معانی، آنها را به معانیِ مرجعتر تبدیل کند؛ معنایی که کارکرد جهانبینی غالب را داشته باشد (کوش و فیسک، 1380: 138). استفاده از وسایل ارتباطی در پیشگیری از سوء مصرف مواد، مسئله مهم و اساسی است. از اینرو از اوایل دهه 1970 که پیشگیری برای اولینبار در اولویت قرار گرفت تاکنون، آموختههای زیادی در زمینه نقش رسانهها به دست آمده است.
با وجود توانایی بالقوه استفاده از وسایل ارتباط جمعی درباره فعالیتهای پیشگیری، مسلم است که رسانههای جمعی مختلف از بانفوذترین مشوقها در زندگی جوانان و ابزار قدرتمندی برای آموزش گسترده مهارتهای اجتماعی و شــناختی باشند. در این بین باید به چالشهایی که رسانهها در زمینه پیشــگیری از اعتیاد و ســوء مصرف مواد با آن مواجه هستند نیز دقت شود. در این حوزه تلویزیون در برنامههای متعدد نمایشی و گفتوگومحور به انحرافات اجتماعی جوانان پرداخته است. مستند «شوک» نیز که پخش آن از سال 1387 شروع شد و تاکنون ادامه دارد، یکی از این برنامههاست. این مستند، خبرنامه مستند و اجتماعی است که با هدف بررسی آسیبهای اجتماعی در حوزههای مختلف مرتبط با جوانان ساخته شده و به موضوعات مختلفی در زمینه مسائل جامعه ایران پرداخته است.
با توجه به اقبال مخاطبان از این برنامه، مقالۀ حاضر درصدد شناخت نحوۀ انعکاس موضوع پیشگیری از اعتیاد در این برنامۀ رسانۀ ملی است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل چگونگی پوشش موضوع پیشگیری از اعتیاد در مستند تلویزیونی «شوک» است تا از این رهگذر علاوه بر شناسایی رویکرد این برنامه نسبت به مقولۀ اعتیاد، شیوههای پیشگیری از آن نیز بررسی شود.
ادبیات نظری
اعتیاد حالتی است که استعمال مداوم و متناوب مادة مخدر در فرد ایجاد میکند، به صورتی که خویشتنداری فرد از میان میرود و سلامت جسمی و روانی فرد را به مخاطره میاندازد (سیام، ۱۳۸۵: ۲۸۵). پیشگیری از اعتیاد عبارت است از بهکارگیری اقداماتی که احتمال ابتلای افراد به اعتیاد را کاهش میدهد. پیشگیری شامل اقداماتی است برای کاهش عواملی که افراد را در معرض خطر قرار میدهد و افزایش عواملی که افراد را از مصرف مواد محافظت مینماید (عزیزی، 1382: 18). به عبارت دیگر پیشگیری از اعتیاد به معنای آن است که از تبدیل شدن کسانی که هرگز مصرف نکردهاند، به کسانی که گرایش به مصرف دارند و از تبدیل این افراد به مصرفکنندگان آزمایشی و از تبدیل این عده به مصرفکنندگان گاهگاهی و از تبدیل این افراد اخیر به معتادان وابسته به مواد جلوگیری شود (پورافکاری، 1384: 21).
پیشگیری از بیماری به معنای کاربرد استراتژیهایی برای کاهش تأثیر عوامل مخاطرهآمیز در ایجاد یک بیماری خاص و یا برای بالا بردن معیارهای مؤثر کاهشدهندۀ حساسیت در برابر بیماری است. این تعریف، با عقیدۀ تقدم پیشگیری اوّلیه از بیماری و آسیب، بر درمان و انجام اقدامهای قبل از بروز علایم بیماری و مشکل مرتبط است (ر.ک: رفیعیفر، 1383). در اقدامات پیشگیرانه اولیه سعی میشود از ابتلای فرد به اعتیاد یا بیماری قبل از شکلگیری آن ممانعت به عمل آید. هدف این نوع پیشگیری، محدود کردن میزان بروز و در نتیجه کاهش میزان شیوع است (نوجوان و اصغری، 1393: 23). یکی از اقدامات پیشگیری از اعتیاد اولیه، شناسایی عوامل خطرزای اعتیاد و افراد در معرض خطر و تقویت عوامل محافظتکننده است. هرچه تعداد عوامل خطرزا بیشتر باشد، احتمال آسیبپذیری بیشتر است (عزیزی، 1382: 28).
در پیشگیری ثانویه از اعتیاد، تشخیص بهموقع و درمان زودهنگام انواع اختلال مورد توجه قرار میگیرد. در این سطح تلاش بر این است که افرادی را که به تازگی مبتلا به سوء مصرف مواد شدند، شناسایی و با مداخله سریع از مزمن شدن آنها پیشگیری کنند. پیشگیری از اعتیاد در مرحله سوم در بهداشت روانی وقتی مطرح میشود که بیماری شکل گرفته و مدتزمان زیادی از آن گذشته و پیشرفت کرده است. این سطح از سطوح پیشگیری از اعتیاد با هدف جلوگیری از پیشرفت بیشتر و طولانیتر شدن بیماری است. برای رسیدن به این هدف سعی میشود که با ایجاد امکاناتی خاص، طوری بیمار را درمان کنند که به جامعه بازگشته، تا بتواند فعالیتهای اجتماعی را به طور نسبی یا کامل از سر بگیرد. این کار با استفاده از روشهای مختلف توانبخشی امکانپذیر است (خالقیپور و یارمحمدیان، 1387: 24).
«تانهیل»، الگویی را برای ارتقای سلامت مطرح کرده که تاحدود زیادی وابستگی و ارتباط میان سه فاکتور آموزش سلامت، حفاظت از سلامت و پیشگیری از بیماری را روشن میسازد. هر یک از حوزههای این الگو شامل هر دو بخش پیشگیری از بیماری و اهداف ارتقای سلامت میباشد. آموزش سلامت در هر حوزهای شامل آموزش سلامت به دستاندرکاران و همچنین آموزش سیاستگذاران مربوطه و نیز آموزش سلامت همگانی به مردم میباشد (رفیعیفر، 1383: 16).
- محدودۀ شماره 1، پيشگيري: براي مثال ايمنسازي، اقدامات حفاظتي، استفاده از برچسب نيكوتين روي دخانيات، تشخيص پرفشاري خون و مراقبت از آن و غيره.
- محدودۀ شماره 2، آموزش فعاليتهاي پيشگيرانه: آموزشي كه هدف آن تشويق افراد براي اجراي فعاليتهاي پيشگيري از بيماري باشد و آموزش مجريان و ارائهدهندگان خدمات اجتماعي براي استفاده از سرويسها و خدمات پيشگيريكننده. براي مثال، تشويق دستاندركاران امور سلامت به ارائه پيشنهادهايي در زمينه حفاظت در برابر الكل و همچنين تشويق مردم براي توجه و استفاده از چنين خدماتي.
- محدودۀ شماره 3، حفاظت از سلامت: براي مثال تصفيه و فلورايده كردن آب، قانون بستن كمربند ايمني، سياستهاي مالياتي براي توتون و تنباكو و الكل.
- محدودۀ شماره 4، آموزش حفاظت از سلامت با اهداف پيشگيرانه: براي مثال لايحه ايجاد قانون بستن كمربند ايمني و يا لوايح مربوط به افزايش ماليات بر تنباكو و توتون و تلاشهايي براي ايجاد خدمات حفاظتي و پيشگيرانه در محيطهاي مختلف اجتماعي و آموزش براي استفاده صحيح از چنين تسهيلات و خدماتي.
- محدوده شماره 5، آموزش سلامت به جهت منافعي كه سلامت به همراه دارد: هدف چنين آموزشي، تشويق افراد براي انجام فعاليتهاي منتهي به سلامت و تندرستي و يادآوري مزايا و منافعي است كه سلامت براي آنها به همراه دارد. مانند تشويق افراد براي انجام فعاليتهاي بدني كافي و ورزش و يا تغيير رژيم غذايي ناسالم و تبديل آن به يك رژيم غذايي سالم و مقوي.
- محدودۀ شماره 6، حفاظت از سلامت به جهت منافعي كه سلامت به همراه دارد: براي مثال استفاده از سرمايههاي ملي و عمومي براي ايجاد تسهيلات و خدماتي كه هدف آن ارتقاي سطح سلامت در جامعه باشد. مانند توسعه سياستهايي براي منع استعمال دخانيات در محيطهاي كاري و اجتماعي بهمنظور برخورداري مردم از هوايي سالم و پاك.
- محدودۀ شماره 7، آموزشهاي مربوط به پيشگيري براي رسيدن به سلامت به دليل نتايجي كه سلامت با خود به همراه دارد: براي مثال تشويق سياستگذاران به تصويب مصوبههايي براي ايجاد فرصتها و تسهيلات و خدمات بيشتر به منظور ارتقاي سطح سلامت جامعه و تشويق و حمايت اعضاي جامعه براي درخواست چنين خدماتي از دستاندركاران امور اجتماعي (رفیعیفر، 1383: 16-17).
بيشترين تمركز محدودههاي 1، 2، 3 و 4 روي موارد مربوط به پيشگيري است و محدودههاي 5، 6 و 7 بيشتر روي موارد مربوط به ارتقاي سلامت تمركز دارد.
شکل 1- الگوی ارتقای سلامت تانهیل
رسانهها در ساخت چارچوبهای ذهنی مخاطبان، نقشی تعیینکننده دارند. به اعتقاد «ریس»، چارچوبها، اصول سازماندهندۀ مشترک در جامعه هستند که در طول زمان پایدارند و با اثر خود به طور معنیداری به جهان اجتماعی ساخت میدهند. چارچوبهای مختلف باعث جلب توجه به تعریف مسئلههای مختلف میشوند. به گفته «انتمن»، چارچوببندی به معنی انتخاب جنبههایی از یک واقعیت ادراکشده و برجستهتر کردن این جنبهها به نحوی است که از یک مسئله، تعریف، تفسیر علّی و ارزیابی اخلاقی خاصی ارائه شود و نیز راهحلی با تأکید بر محیط پیرامون متناسب با آن پیشنهاد گردد. از اینرو رسانههای مختلف، تصاویر متفاوتی از واقعیت ارائه میکنند. نحوۀ چارچوببندی یک موضوع، فرآیند پویای مجادلات جاری بین نقشآفرینان سیاسی و رسانهای است (ر.ک: شهتا و اشترونبرگ، 1394).
چارچوبها دو دستهاند؛ بیشتر تحقیقات تجربی درباره چارچوبسازی بر فریمهای رسانهای توجه دارند که داخل متن قرار دارند و در آن ادغام شدهاند. این فریمها بر جنبهها و ابعادی تکیه و تأکید میکنند که جهت خاصی به خواننده میدهند؛ چون از واژگان خاصی، استفاده یا به شیوههای خاصی استدلال میکنند (ر.ک: گفتوگو با دهقان، 1393). علاوه بر این رسانهها باید در عین پاسخگویی به نیازهاي مخاطبان، در برابر فعالیتهاي خود مسئولیت نیز داشته باشند و وظایف اجتماعی خود را محدود به گیرندگان پیام یا مالکان رسانهها ندانند. مضمون اصلی نظریۀ مسئولیت اجتماعی، این است که آزادي و مسئولیت، دو روي یک سکه است و رسانهها نیز در قبال مصالح و منافع ملی و پاسخ به نیازهاي جامعه مسئولیت دارند. با توجه به بحث اعتیاد، رسانه نیز باید در قبال برنامههای ارائهشده در این زمینه مسئول باشد که منجر به اشاعۀ ناهنجاری در جامعه و مخاطبان نگردد. عمده کاربرد این نظریه بر شناخت مسئولیت رسانه در آگاهیرسانی و ارائۀ راههای پیشگیری در زمینه آسیبهای اجتماعی بهویژه مبحث اعتیاد است (دانایی فرد و دیگران، 1390: 48).
برجستهسازی، یکی از شیوههایی است که از طریق آن، رسانههای جمعی میتوانند بر عامه تأثیر بگذارند. برجستهسازی یعنی این اندیشه که رسانههای خبری با ارائۀ خبرها، موضوعاتی را که عامه مردم درباره آنها فکر میکنند، تعیین مینمایند (سورین و تانکارد، 1381: 124). نظريۀ برجستهسازي اين است كه تأكيد و برجستگي موضوعات و مسائل در وسايل ارتباط جمعي باعث برجسته شدن آنها در ذهن مخاطبان ميشود. نكتهاي كه اين نظريه اشاره دارد اين است كه برجستگي مسائل، تغييرات رفتاري به دنبال ندارد، بلكه تغييرات شناختي (اطلاعاتي) به وجود ميآورد (مک کوئیل، 1387: 14). بر اساس اين نظريه، رسانهها قادرند با آگاهسازي، اهميت و اولويتبخشي به موضوع پيشگيري از اعتياد داشته، هشدارهاي مناسب را به مخاطبان انتقال دهند. در اين شيوه، همه رسانهها از جمله تلويزيون به طور متناوب و هماهنگ، برنامهسازي كرده، همانند قطعات پازل، اطلاعات مخاطب تكميل ميشود. در اين شيوه، مخاطبان در چيدمان اطلاعات سهيم هستند و احساس مشاركت ميكنند.
نظریۀ یادگیری اجتماعی معتقد است که فرد از طریق مطالعه و مشاهدۀ نمونههای رسانهای، رفتارهای مناسب را فرامیگیرد؛ یعنی میفهمد کدام دسته از رفتارها، پاداش میگیرند و کدامیک کیفر میبینند. از این طریق، مخاطبان میکوشند تا در زندگی واقعی پاداش بگیرند و بنابراین به تقلید و الگوبرداری از نمونههای رسانهای گرایش مییابند. اولین قدم در یادگیری اجتماعی، توجه به آن رویداد است. بدیهی است تا زمانی که ما به رویدادی توجه نداشته باشیم و نتوانیم بخشهای مهم آن را درک کنیم، نمیتوانیم از آن رویداد چیزی بیاموزیم. جامعهپذیری، فرایندی است که طی آن، فرد میآموزد تا عضو یک جامعه و فرهنگ خاص شود و به این ترتیب به موجودی واقعاً اجتماعی و فرهنگی بدل گردد. به عبارتی جامعهپذیری، فرایند توسعۀ احساس پیوستگی فرد با جهان بزرگتر اجتماعی از طریق یادگیری و درونیسازیِ ارزشها، باورها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی است. رسانهها در کنار دیگر نهادهای جامعهپذیری مانند خانواده و مدرسه، مهمترین نهاد جامعهپذیری در جهان رسانهایشدۀ امروز هستند (ر.ک: مهدیزاده، 1389).
بر اساس نظریۀ جرمانگاری، منظور از جرمانگاری، جرم تلقی کردن اعتیاد به مواد مخدر است. تا پیش از قانونگذاری در این مورد، مصرف مواد مخدر، قواعد اخلاقی یا یک مشکل اجتماعی به شمار میآمد و در حقوق کیفری مورد توجه نبود. مصرف مواد مخدر در ابتدا جنبه دارویی و پزشکی داشته و بشر به آن همچون یک مشکل اجتماعی عمده نگاه نمیکرده است. اولین متن قانونی جرمانگاری مصرف افیون، شیرۀ تریاک، مرفین یا چرس، ماده ۲۷۵ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ هجری شمسی است که فقط مصرف علنی مواد مزبور را جرم میشناخت. برای جرمانگاری مصرف مواد مخدر، مبانی اخلاقی، مذهبی و ضرر میتوان در نظر گرفت. ممکن است در نتیجه مصرف مواد مخدر، فرد مصرفکننده دست به اعمالی بزند که با معیارهای اخلاقی جامعه سازکار نباشد (رحمدل، ۱۳۸۲: ۲۴۰).
در نظریۀ جرمزدایی، قانونگذار میخواهد از عملی که قبلاً عنوان مجرمانه داشته، سلب مجرمیت کند و بعد از سلب عنوان مجرمانه میتواند برای آن، ضمانت اجرای مدنی یا اداری در نظر بگیرد. در حوزۀ مواد مخدر، جرمزدایی به از میان برداشتن ممنوعیت مربوط به داشتن مقداری مواد مخدر برای مصرف شخصی تعبیر شده است. برخی پیشنهاد جرمزدایی از مصرف مواد مخدر قوی مثل هروئین و کوکائین را دادهاند و معتقدند که مصرف مواد مخدر را باید یک مشکل بهداشت عمومی تلقی کرد (رحمدل، ۱۳۸۲: ۲۴۲).
در این پژوهش، نوع نگرش به پدیدۀ اعتیاد با توجه به نظریۀ جرمانگاری و جرمزدایی، رویکرد پیشگیرانه اولیه، ثانویه و در مرحله سوم و نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد با توجه به الگوی ارتقای سلامت تانهیل، قالب برنامه «شوک» بر اساس نظریه چارچوببندی، نوع پیام برنامه با توجه به کارکردهای رسانههای جمعی و جامعهپذیری با استفاده از نظریۀ یادگیری اجتماعی بررسی شدند.
پیشینۀ پژوهش
تحقیقات متعددی درباره موضوع پیشگیری از سوء مصرف مواد انجام شده است. در این تحقیقات اغلب محققان بر شناخت ابعاد و پیامدها و عوارض مصرف موادمخدر تأکید داشته، همچنین به نحوۀ تصویرسازی از فرد معتاد توجه داشتند. در نتایج برخی تحقیقات نیز به علل اجتماعی و روانی گرایش به اعتیاد توجه شده است. اما پژوهش حاضر، مستندی تخصصی در این زمینه را بررسی کرده و ابعاد مختلف اعتیاد را از زبان معتادان به تصویر کشیده است. همچنین به بازنمایی فنی شامل زوایای دوربین، نحوۀ سوژهسازی رسانهای و نوع تصاویر نیز توجه شده که این موضوع دارای کارکردهای قوی رسانهای بر ذهن مخاطب و آگاهیدهندگی از تصویر یک معتاد در بین مردم است. از میان تحقیقات انجامشده میتوان به پژوهشهای زیر اشاره کرد:
طاووسی رودسری (1395) در تحقیقی به نقش رسانههای جمعی در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر میپردازد و نتیجه میگیرد که یکی از مهمترین ابزاری که میتواند در پیشگیری و مقابله با شیوع و سوء مصرف مواد مخدر مؤثر باشد، بهکارگیری هوشمندانه و کارآمد رسانههای جمعی است. بدون برنامهریزی برای ایجاد یک ارتباط مناسب از طریق رسانهها، پیامهای پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر به مخاطبان نخواهد رسید و ارتباطگران نیز نخواهند توانست در نگرشها و عقاید مخاطبان خود تغییرات لازم را ایجاد کنند.
تقیپور و شرفی (1395) در مطالعه «تجارب مردان معتاد به مواد مخدر ساکن در شهر شاهینشهر از عملکرد رسانههای جمعی پیرامون نحوه پیشگیری از اعتیاد» نشان داد که تجارب بهدستآمده نسبت به عملکرد رسانهها به نوعی بیانگر بیاعتمادی افراد شرکتکننده در پژوهش در قبال اهمیت موضوع اعتیاد در رسانهها در پیشگیری از اعتیاد مردان است. همچنین یافتهها نشان داد که با توجه به کارکردهای رسانههای جمعی، اگر به مؤلفههایی مانند آموزش، اطلاعرسانی و آگاهی دادن، الگوسازی و فرهنگسازی در رسانه به خوبی توجه و پرداخته شود، میتوان شاهد مقتدرسازی ذهنی مخاطبان در نپذیرفتن مواد مخدر به عنوان مادر آسیبهای اجتماعی باشیم.
طهرانی (1395) در پژوهشی به نقش رسانههای جمعی، فضای مجازی و پویشهای مردمی در پیشگیری از اعتیاد پرداخت. در برخی از رسانهها به مواد مخدر بیشتر به عنوان یک موضوع مجرمانه نگریسته شده و تلقی مجرمانه وجود دارد؛ در حالی که گرایش جدید در این زمینه، دور شدن از این تلقی مجرمانه و توجه به معتاد به عنوان یک بیمار است که باید به جای زندانی شدن و برخوردهای صرفاً قضایی، مورد مداوا و درمان قرار گیرد.
احمدی و عربی (1395) در مطالعهای به ضرورت بازنگری در سیاستهای تصویرگری اعتیاد در جامعه در شهر کرج پرداختند. یافتهها بیانگر آن بود که سیاستهای رایج در دهههای اخیر باعث شده تا تصویر اعتیاد در ذهن جوانان با ویژگیهایی همچون کارتنخوابی، خمیدگی و ژولیدگی، بیاراده و سست بودن، بیکاری و مسئلهای عمدتاً متعلق به طبقات پایین همراه باشد. این یافته با نتایج پیمایش اجتماعی نیز تأیید شد.
رضایی و رمزی قره قشلاقی (1394) در مطالعهای به بررسی نقش مدارس و رسانهها در پیشگیری از اعتیاد پرداختند. بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به اثرات مخرب مصرف مواد مخدر، مجازات قانونی و مشارکت با پلیس در پاکسازی اجتماع و مبارزه با بنیانبراندازهای خانواده در این راه از طریق رسانهها، اهمیت فراوانی در آگاهسازی مردم دارد.
مسعودی فرید و همکاران (1393) در تحقیقی با عنوان «نقش رسانه در پیشگیری از اعتیاد: چالشها و راهکارها» نتیجه گرفتند که آگاهی اصحاب رسانه از چالشهای این حوزه، نقش بسزایی در تولید برنامههای رسانههای علمی و اثرگذار دارد.
دونالدسون و همکاران (2017) در تحقیقی با عنوان «قرار گرفتن در معرض رسانهها و باورهای اعتياد به مواد مخدر» نشان دادند که قرار گرفتن در معرض اطلاعات مربوط به محصولات دخانیات در منابع رسانهای ممکن است بر اعتقادهای معتاد تأثیر بگذارد. پاسخدهندگان معتقد بودند که سیگار، سیگار برگ، سیگار کشیدن و دخانیات دودی، اعتیادآور هستند. کمتر از نیمی از پاسخدهندگان معتقد بودند که سیگار الکترونیک و یا قلیان، اعتیادآور است.
هاپاناهان و همکاران (2017) در پژوهشی به بررسی تأثير پویشهای تلويزيونی اسکاتلند بر فراخوانها در درمان جایگزین تجویزشده نیکوتین پرداختند. نتایج نشان داد که مبارزه با دخانیات از طریق پویشهای تلویزیونی موثر بوده است، اما استفاده از درمان جایگزین تجویز نیکوتین در میان سیگاریهای بزرگسال افزایش چشمگیری نیافته است (Haghpanahan, 2017).
روش تحقیق
برای دستیابی به هدف تحقیق که تحلیل عملکرد مستند «شوک» (در شبکه سوم سیما) در زمینه پیشگیری از اعتیاد است، از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. تعدادی مقوله، از پیش تنظیم شد و با مراجعه به دادهها، نسبت به شمارش مواردی از متن که در آن مقوله خاص قرار میگیرند، اقدام شد. این روش تحقیق که به دنبال فهم محتوای آشکار پیام است، عمدتاً در یک فرآیند خطی دنبال میشود و مسیر مشخص را از مرور نظریه تا ساخت مقوله، نمونهگیری، جمعآوری دادهها، تحلیل و تفسیر آن دنبال میکند تا بتوان به پاسخ پرسشهاي تحقیق دست یافت. روش گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه معکوس صورت گرفت. در پرسشنامه معکوس، از کل به جزء رسیده، تحلیل عملکرد مستند «شوک» (در شبکه سوم سیما) در زمینه پیشگیری از اعتیاد مطالعه و بررسی شد.
جامعۀ آماری این پژوهش، مستند تلویزیونی شوک (در شبکه سوم سیما ) بود. قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1396 تا نیمه اول سال 1397 است و مستند تلویزیونی شوک در این بازه زمانی بررسی شده است. در این بازۀ زمانی هجدهماهه، هجده برنامه از مستند تلویزیونی شوک با موضوعهای مختلف در زمینه اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی در شبکه سوم سیما تولید و پخش شده است. از میان آنها به طور مشخص هشت برنامه به موضوع مواد مخدر، اعتیاد و عوارض ناشی از آن و ده برنامه به طور متمرکز به موضوع سایر آسیبهای اجتماعی پرداخته است که با توجه به عنوان تحقیق حاضر، تمام این هشت برنامه بررسی شد. بنابراین در نمونهگیری به صورت هدفمند، تمام قسمتهایی که به موضوع اعتیاد پرداخته بودند، انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونهگیری نیز تمام صحنههای هشت برنامه، بازبینی و کدهای مورد نظر استخراج گردید. در مجموع تعداد نود صحنه بررسی شد.
در پرسشنامه معکوس تحلیل محتوا، هر یک از مقولهها محاسبه و شمارش میشوند تا به اهداف پژوهش دست یابیم. از آنجا که برنامه مورد بررسی، برنامهای مستند است که از آیتمهای مختلف تشکیل شده است، اولین واحد تحلیل، آیتم است. واحد تحلیل مقولهها، صحنه است که گاهی یک برنامه شامل یک صحنه و گاهی چند صحنه میشود. واحدهای ثبت نیز کلمات، عبارات، مضامین، ژستها و حرکات فرازبان است. واحد ثبت و شمارش، یکسان است.
مقولهها و زیرمقولههای این پژوهش که در پرسشنامه معکوس مورد توجه قرار گرفتند، عبارتند از:
- آیتمهای برنامه: مصاحبه، گفتوگوی کارشناسی، موسیقی، گزارش
- موضوعات کلی برنامه: مواد مخدر، اعتیاد و عوارض ناشی از آن؛ سایر آسیبهای اجتماعی
- نوع نگرش به پدیده اعتیاد: جرمانگارانه، بیمارگونه
- رویکرد برنامه در قالب انواع پیشگیری: پیشگیری اولیه (دور نگهداشتن با اطلاعرسانی)، پیشگیری ثانویه (درمان)، پیشگیری مرحله سوم (آموزش مهارتهای شناختی و رفتاری و بازتوانی و بازپروری)
- شیوههای پیشگیری اولیه: عدم دسترسی به مواد اعتیادآور، پیشگیری از طب خانگی، جداسازی کودک از خانواده معتاد، پیشگیری از شرکت کودکان و نوجوانان در مهمانیهای نامناسب، پیشگیری از معاشرت با رفقای نامناسب، پیشگیری از طریق ارشاد فرهنگی در کتابهای درسی و کمکدرسی، اصلاح از طریق رسانههای گروهی، رعایت عدم تبعیض، برقراری عدالت، رابطۀ صمیمانه با فرزندان و القای یک هدف عالی به آنان، غنی کردن اوقات فراغت با سرگرمیهای مفید، دور ماندن از استرسهای روانی، فراهم کردن مراکز، وسایل و محیطهای ورزشی و توسعه تفریحگاههای محلی و فضاهای کافی، آموزش خانوادهها برای پیشگیری از پناه بردن فرزندان به مواد مخدر، انتخاب همسر و شغل مناسب، بهبود وضعیت نظام آموزش و پرورش، آموزش پیش از ازدواج، مبارزه ملی با توزیع مواد مخدر، مشاوره تحصیلی، حرفهای، عاطفی و هیجانی با جوانان و نوجوانان
- شیوههای پیشگیری ثانویه: طراحی برنامههای بیماریابی، تقویت مراکز درمان اعتیاد به صورت بستری و سرپایی، جلوگیری از تبدیل شدن اعتیاد خوراکی و تدخینی به تزریقی، افزایش آگاهی خانوادههای معتادان برای شناخت روشهای سازگاری با آنها
- شیوههای پیشگیری مرحله سوم: آموزش و استفاده از سرنگ یکبار مصرف برای جلوگیری از عود اعتیاد، بازگرداندن معتادان به کانون خانواده و جامعه، آموزش مهارتهای ارتباطی و خانوادگی، کاریابی، برنامه کاهش آسیب، ایجاد گروههای معتادان، مشاوره و درمان مصرفکنندگان تزریق مواد، برنامههای آموزش مهارتهای زندگی
- نحوۀ جامعهپذیر کردن: آموزش درباره روابط اجتماعی، خانوادگی و شغلی
- قالب پیام برنامه: ایجابی (اخلاقی، آموزشی، اطلاعرسانی)، سلبی (هشداردهنده، پیشگیرانه)
- نحوه الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد: اطلاعرسانی، آموزش عاطفی (تغییر نگرش)، معرفی عوامل خطر، معرفی عوامل محافظ، معرفی فعالیتهای جایگزین
- نوع پیام برنامه: آگاهیبخش، آموزشی، ترغیبی، پیشگیرانه
- ماده مخدر مورد توجه: صنعتی، سنتی
- عوامل گرایش به اعتیاد: عوامل فردی، مشکلات روانی، شخصیت تلقینپذیر، بیماریهای روانی، احساس گناه و تقصیر، استقلالطلبی، کنجکاوی، ضعف اراده، رهایی از زندگی، انگیزههای درمانی، شخصیت متزلزل، نجات از مشکلات، اثر ارث، بیماریهای ژنتیکی، سن، جنس، دوستان
یافتههای پژوهش
برنامههای تحلیلشده در مجموع هشت برنامه بود که محوریت آنها بر مواد مخدر بود. همانطور که در جدول (1) ملاحظه میشود، چهار مستند از برنامه «شوک» به شیشه و عوارض آن به صورت تخصصی پرداخته است و چهار مستند باقیمانده نیز اساساً بر مواد مخدر و آسیبهای آن به صورت عمومی تأکید داشت. لازم به ذکر است که مجموع برنامههای پخششده مستند شوک درباره آسیبهای اجتماعی، هجده برنامه بود که در هشت برنامه، 44 درصد به موضوع اعتیاد و مواد مخدر و 56 درصد نیز به سایر آسیبهای اجتماعی اختصاص داده شده بود (جدول 1).
جدول 1- موضوعات، زمان پخش و تعداد مستند «شوک» از شبکه سه سیما
درصد | مجموع تعداد برنامهها | مجموع زمانها (دقیقه) | زمان (دقیقه) | موضوع اختصاصی هر برنامه | موضوعات کلی برنامه | ردیف |
44 | 8 | 248 | 123 | شیشه، اعتیاد و عوارض ناشی از آن | مواد مخدر، اعتیاد و عوارض ناشی از آن |
1 |
125 | مواد مخدر، آسیبهای ناشی از مصرف مواد مخدر، اعتیاد | |||||
56 | 10 | 341 | 35 | سرقت | سایر آسیبهای اجتماعی |
2 |
131 | کلاهبرداری | |||||
36 | زمینخواری | |||||
27 | قاچاق کالا | |||||
76 | ساختوساز غیر مجاز | |||||
36 | فروش و تبلیغ داروهای غیر مجاز به منظور کاهش وزن | |||||
100 | 18 | 582 | 582 | جمع کل |
نوع نگرش به پدیدۀ اعتیاد
نوع نگرش به پدیده اعتیاد در این تحقیق به دو شاخص جرمانگارانه و بیمارانگارانه تقسیم شده است. اما بررسی هشت قسمت برنامه نشان داد که اغلب در تصاویر، ماهیت اعتیاد به عنوان جرم معرفی میشود؛ بهویژه حضور مأموران در محل تجمع معتادان. اما در متن مصاحبههای پخششده در برنامه، اغلب از زبان کارشناسان و مصاحبهشوندگان به عنوان یک بیماری روانی- جسمی معرفی شده است که فرد به علل گوناگونی به آن گرفتار شده است. از همینرو فراوانی تکرارشده در جرمانگاری اغلب بر بازنمایی تصویر، معنا و کنش متقابل آن با مأمور و بازپرس تأکید دارد که تصویر القاکنندۀ ماهیت مجرمانه عمل اعتیاد است (جدول 2).
جدول 2- فراوانی و درصد نوع نگرش برنامه «شوک» به پدیدۀ «اعتیاد»
ردیف | نوع نگرش به پدیدۀ اعتیاد | تعداد | فراوانی |
1 | جرمانگارانه | 41 | 39 |
2 | بیمارانگارانه | 64 | 61 |
تعداد کل | 144 | 100 |
رویکرد برنامه در قالب انواع پیشگیری
همانطور که در جدول 3 ملاحظه میشود، عمدۀ رویکرد برنامه بر پیشگیری اولیه و با محوریت اطلاعرسانی بود. اساساً برنامۀ «شوک»، برنامهای آگاهیدهنده و هشداردهنده است. از همینرو 53 درصد، معادل 83 مورد از تصاویر و تأکیدها در گفتوگوها و مصاحبهها بر پیشگیری اولیه (دور نگهداشتن با اطلاعرسانی) بود. 42 مورد معادل 27 درصد بر پیشگیری ثانویه (درمان) و 31 مورد یا 20 درصد نیز بر محوریت پیشگیری مرحله سوم (آموزش مهارتهای شناختی و رفتاری و بازتوانی و بازپروری) قرار داشت (جدول 3).
جدول3- فراوانی و درصد رویکرد برنامه «شوک» در قالب انواع پیشگیری
ردیف | رویکرد برنامه در قالب انواع پیشگیری | تعداد | فراوانی |
1 | پیشگیری اولیه (دور نگهداشتن با اطلاعرسانی) | 83 | 53 |
2 | پیشگیری ثانویه (درمان) | 42 | 27 |
3 | پیشگیری مرحله سوم (آموزش مهارتهای شناختی و رفتاری و بازتوانی و بازپروری) | 31 | 20 |
تعداد کل | 144 | 100 |
1- شیوههای پیشگیری اولیه
شیوههای پیشگیری اولیه اغلب بر اطلاعرسانی و آگاهیسازی افراد برای دور ماندن از مواد مخدر تأکید دارد. در تحقیق حاضر، هجده شاخص برای پیشگیری اولیه تدوین شد که نتایج هر شاخص در جدول (4) آمده است. مطابق جدول، پیشگیری از معاشرت با رفقای نامناسب با 12 مورد و 14 درصد، جداسازی کودک از خانوادۀ معتاد با 8 مورد و 10 درصد و پیشگیری از طب خانگی و پیشگیری از طریق ارشاد فرهنگی در کتابهای درسی و کمکدرسی، هر کدام با 7 مورد و 8 درصد، بیشترین فراوانی را داشتهاند.
جدول 4- فراوانی و درصد شیوههای پیشگیری اولیه مطرحشده در برنامۀ «شوک»
ردیف | شیوههای پیشگیری اولیه | فراوانی | درصد |
1 | 4 | 5 | |
2 | 7 | 8 | |
3 | 8 | 10 | |
4 | 3 | 4 | |
5 | 12 | 14 | |
6 | 7 | 8 | |
7 | 6 | 7 | |
8 | رعایت عدم تبعیض، برقراری عدالت، رابطه صمیمانه با فرزندان و القای یک هدف عالی به آنان | 4 | 5 |
9 | 6 | 7 | |
10 | 3 | 4 | |
11 | فراهم کردن مراکز، وسایل محیطهای ورزشی و توسعۀ تفریحگاههای محلی و فضاهای کافی | 2 | 2 |
12 | آموزش خانوادهها برای پیشگیری از پناه بردن فرزندان به مواد مخدر | 6 | 7 |
13 | 2 | 2 | |
14 | 2 | 2 | |
15 | 3 | 4 | |
16 | 4 | 5 | |
17 | 2 | 2 | |
18 | وضع مقررات لازم در خانوادهها | 2 | 2 |
جمع کل | 83 | 100 |
2- شیوههای پیشگیری ثانویه
یافتههای مربوط به شیوههای پیشگیری ثانویه در برنامه شوک نشان میدهد که 36 درصد معادل 15 مورد در برنامه، به طراحی برنامههای بیماریابی تأکید شده بود؛ در حالی که تقویت مراکز درمان اعتیاد به صورت بستری و سرپایی با 12 مورد و 28 درصد مورد نظر برنامه بود. در نهایت افزایش آگاهی خانوادههای معتادان برای شناخت روشهای سازگاری با آنها با 8 مورد و 19 درصد و جلوگیری از تبدیل شدن اعتیاد خوراکی و تدخینی به تزریقی با 17 درصد و 7 مورد در ردههای بعدی تأکیدهای پیشگیری ثانویه برنامۀ شوک قرار داشت (جدول 5).
جدول 5- فراوانی و درصد شیوههای پیشگیری ثانویه مطرحشده در برنامۀ «شوک»
ردیف | شیوههای پیشگیری ثانویه | فراوانی | درصد |
1 | طراحی برنامههای بیماریابی | 15 | 36 |
2 | تقویت مراکز درمان اعتیاد به صورت بستری و سرپایی | 12 | 28 |
3 | جلوگیری از تبدیل شدن اعتیاد خوراکی و تدخینی به تزریقی | 7 | 17 |
4 | افزایش آگاهی خانوادههای معتادان برای شناخت روشهای سازگاری با آنها | 8 | 19 |
42 | 100 |
3- شیوههای پیشگیری مرحلۀ سوم
همانطور که در جدول (6) ملاحظه میشود، آموزش و استفاده از سرنگ یکبار مصرف برای جلوگیری از عود اعتیاد با 19 درصد و 6 مورد و بازگرداندن معتادان به کانون خانواده و جامعه، کاریابی و ایجاد گروههای معتادان، هر کدام با 16درصد و 5 مورد، بیشترین فراوانی را داشتهاند.
جدول 6- فراوانی و درصد شیوههای پیشگیری مرحله سوم مطرحشده در برنامۀ «شوک»
ردیف | شیوههای پیشگیری مرحله سوم | فراوانی | درصد |
1 | آموزش و استفاده از سرنگ یکبار مصرف برای جلوگیری از عود اعتیاد | 6 | 19 |
2 | بازگرداندن معتادان به کانون خانواده و جامعه | 5 | 16 |
3 | آموزش مهارتهای ارتباطی و خانوادگی | 3 | 10 |
4 | کاریابی | 5 | 16 |
5 | برنامه کاهش آسیب | 2 | 7 |
6 | ایجاد گروههای معتادان | 5 | 16 |
7 | مشاوره و درمان مصرفکنندگان تزریقی مواد | 2 | 6 |
8 | برنامههای آموزش مهارتهای زندگی | 3 | 10 |
جمع کل | 31 | 100 |
نحوۀ جامعهپذیر کردن
یافتههای نحوۀ جامعهپذیر کردن معتادان در برنامه شوک نشان داد که آموزش درباره روابط خانوادگی با 46 درصد و 26 مورد و آموزش درباره روابط اجتماعی با 40 درصد و 23 مورد، بیشترین فراوانی را داشتهاند. در نهایت آموزش درباره روابط شغلی با 14 درصد و 8 مورد تکرار شده است (جدول 7).
جدول 7- فراوانی و درصد آموزش درباره نحوه جامعهپذیرکردن در برنامه «شوک»
ردیف | آموزش درباره نحوه جامعهپذیرکردن | فراوانی | درصد |
1 | آموزش درباره روابط اجتماعی | 23 | 40 |
2 | آموزش درباره روابط خانوادگی | 26 | 46 |
3 | آموزش درباره روابط شغلی | 8 | 14 |
جمع کل | 57 | 100 |
قالب پیام برنامۀ «شوک»
یافتههای مربوط به قالبهای پیام برنامه شوک نشان داد که قالب سلبی با 156 مورد و 60 درصد، بیشترین تعداد را دارد و قالب پیام ایجابی نیز با 102 مورد و 40 درصد در رده دوم قرار دارد (جدول 8).
جدول 8- فراوانی و درصد قالب پیامها در برنامۀ «شوک»
ردیف | قالب پیامها | فراوانی | درصد |
1 | ایجابی (اخلاقی، آموزشی، اطلاعرسانی) | 102 | 40 |
2 | سلبی (هشداردهنده، پیشگیرانه) | 156 | 60 |
جمع کل | 258 | 100 |
نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد
یافتهها درباره نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد نشان داد که معرفی عوامل خطر با 38 درصد و 67 مورد، بیشترین تأکید این برنامه بوده و اطلاعرسانی با 46 مورد، آموزش عاطفی با 36 فراوانی و معرفی عوامل محافظ با 18 مورد و در نهایت معرفی فعالیتهای جایگزین با 9 مورد در ردههای بعدی قرار دارد (جدول 9).
جدول 9- فراوانی و درصد نحوۀ الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد در برنامۀ «شوک»
ردیف | نحوه الگودهی درباره پیشگیری از اعتیاد | فراوانی | درصد |
1 | اطلاعرسانی | 46 | 26 |
2 | آموزش عاطفی (تغییر نگرش) | 36 | 21 |
3 | معرفی عوامل خطر | 67 | 38 |
4 | معرفی عوامل محافظ | 18 | 10 |
5 | معرفی فعالیتهای جایگزین | 9 | 5 |
جمع کل | 176 | 100 |
نوع پیام برنامه «شوک»
یافتههای مربوط به نوع پیام در برنامه شوک نشان داد که 72 مورد از پیامها، قالب پیشگیرانه داشتند که شامل بیشترین فراوانی بود (41%)، در حالی که 62 مورد (36%) از نوع آگاهیبخش بود. همچنین 23 پیام، قالب آموزشی و 14 پیام نیز از نوع ترغیبی (8%) بود (جدول 10).
جدول 10- فراوانی و درصد نوع پیام برنامه در برنامۀ «شوک»
ردیف | نوع پیام برنامه | فراوانی | درصد |
1 | آگاهیبخش | 62 | 36 |
2 | آموزشی | 23 | 14 |
3 | ترغیبی | 14 | 8 |
4 | پیشگیرانه | 72 | 41 |
جمع کل | 171 | 100 |
ماده مخدر مورد توجه
یافتههای مربوط به ماده مخدر مورد توجه برنامه شوک نشان داد که 84 بار مواد مخدر صنعتی بیان یا نمایش داده شده است (70%)، در حالی که موارد مخدر سنتی 30% به نمایش درآمده است (جدول 11).
جدول 11- فراوانی و درصد ماده مخدر مورد توجه در برنامه «شوک»
ردیف | ماده مخدر مورد توجه | فراوانی | درصد |
1 | صنعتی | 84 | 70 |
2 | سنتی | 36 | 30 |
جمع کل | 120 | 100 |
عوامل گرایش به اعتیاد
مطابق یافتههای جدول (12)، بیشترین فراوانی در عوامل گرایش به مواد مخدر، مربوط به دوستان با 32 مورد، انگیزههای درمانی 21 مورد (16 درصد) و رهایی از زندگی و شخصیت متزلزل هر کدام با 14 مورد است. استقلالطلبی، شخصیت عوامل فردی و تلقینپذیر به ترتیب با 13، 12 و 11 مورد در ردههای بعدی قرار دارد.
جدول 12- فراوانی و درصد عوامل مؤثر در گرایش به اعتیاد در برنامۀ «شوک»
ردیف | عوامل موثر در گرایش به اعتیاد | فراوانی | درصد |
1 | عوامل فردی | 12 | 9 |
2 | مشکلات روانی | 7 | 5 |
3 | شخصیت تلقینپذیر | 11 | 8 |
4 | بیماری اسکیزوفرنی | 0 | 0 |
5 | بیماریهای روانی | 0 | 0 |
6 | احساس گناه و تقصیر | 2 | 1 |
7 | استقلالطلبی | 13 | 10 |
8 | کنجکاوی | 8 | 6 |
9 | ضعف اراده | 0 | 0 |
10 | رهایی از زندگی | 14 | 10 |
11 | انگیزههای درمانی | 21 | 16 |
12 | شخصیت متزلزل | 14 | 10 |
13 | نجات از مشکلات | 0 | 0 |
14 | اثر ارث | 0 | 0 |
15 | بیماریهای ژنتیکی | 0 | 0 |
16 | سن | 0 | 0 |
17 | جنس | 0 | 0 |
18 | دوستان | 32 | 25 |
جمع کل | 134 | 100 |
بحث و نتیجهگیری
نتایج یافتهها نشان داد که برنامه شوک دارای آیتمهای مصاحبه، گفتوگوی کارشناسی، موسیقی و گزارش است که در این آیتمها، مصاحبه با معتادان، موسیقی، گزارش و گفتوگوی کارشناسی به ترتیب بیشترین فراوانی را داشتهاند. با توجه به سعی برنامهسازان در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، اساساً موضوع مصاحبه با معتادان، بسیار برجستهتر شده است. این آیتم درصدد است تجربه زیسته معتادان را از زبان خود آنها برای مخاطب نقل نماید، تا هم مخاطب عادی با انواع مواد، روند معتاد شدن و عوامل مؤثر با آن آشنا شود و هم نوعی روند هشدارگونه در مفهوم و ماهیت تصاویر مشاهدهشده را ببیند. از همینرو به نظر میرسد که تمرکز عمدۀ برنامهسازان شوک بر مصاحبه با معتادان، بجاست؛ لیکن نباید فراموش کرد که این روند میتوانست متنوعتر نیز باشد. یعنی استناد به آمارهای ملی و جهانی، به همراه مصاحبه با پزشکان در این زمینه میتوانست این برنامه را غنیتر نماید. برنامه شوک، موضوع اعتیاد را برای مخاطبان خود برجسته و از اهمیت خاص برخوردار مینماید.
درباره نحوه انعکاس اعتیاد در برنامه شوک، یافتهها نشان داد که 70% تمرکز این برنامه بر معرفی و آگاهیسازی مخاطبان در زمینه مواد مخدر صنعتی و جدید است، در حالی که 30% دیگر این برنامه به بحث یا انتقال پیامهایی درباره مواد مخدر سنتی است. اغلب ماهیت اعتیاد را جرم میپندارند؛ یعنی مراحل تعقیب و گریز یا حضور مأموران نیروی انتظامی در کنار معتادان جهت دستگیری، این پدیده را به بیننده جرم معرفی مینماید. این نتیجه با یافتههای طهرانی (1395) همسو است. این در حالی است که مضمون مصاحبهها یا صحبتهای کارشناسی، بیشتر بر بیمارگونگی این پدیده تأکید دارد. از همینرو در کل هشت برنامه، 64 مورد بر بیمارانگاری پدیده اعتیاد تأکید شده است، در حالی که 41 صحنه یا متن این برنامه بر جرمانگاری آن صحه گذاشته است.
از ابتدای انقلاب اسلامی تا دهه اخیر، همیشه گرایش و تفکر عوامل مبارزه با مواد مخدر این بود که اعتیاد، پدیدۀ جرمگونه و معتاد، مجرم است؛ در حالی که در دهه اخیر با همراهی کارشناسان و بررسی تحقیقات علمی و بازکردن فضای گفتوگو در این زمینه اغلب جامعه ما، اعتیاد را به عنوان یک بیماری قبول کرده است. لیکن در همین زمینه قوه قضائیه نتوانسته اقدامات و مجازات خود را متناسب با ماهیت بیمارگونۀ این پدیده صورت دهد و همچنان به حبس معتادان میپردازد. به نظر میرسد که برنامۀ شوک در این زمینه تضاد عمیقی دارد. از یکسو درصدد شناخت مخاطب از پدیدۀ اعتیاد و فرد معتاد است و از سوی دیگر، همچنان با برجستهتر کردن نقش مأموران انتظامی، نوعی جرم بودن اعتیاد را به مخاطب القا میکند. در این مجموعه برنامه نیز طبیعی است که بازنمایی مقتدرانه اقدامات نیروی انتظامی جهت پوشش این موضوع مثالزدنی است. این یافته همچنین تأییدی بر دیدگاه جرمانگاری پدیدۀ اعتیاد است.
یافتههای مربوط به قالب پیامهای برنامه شوک نشان میدهد که قالبهای سلبی یا هشدارگونه با 156 مورد و قالبهای ایجابی یا آموزشی - اطلاعرسانی نیز با 102 مورد قرار دارد. ماهیت برنامه شوک، ماهیتی آگاهیبخش دارد. این یافته با نتایج تقیپور و شرفی (1395) مطابقت دارد که بر اهمیت آگاهیبخشی در امر پیشگیری تأکید دارد. تکرار منظم مصاحبه با معتادان اغلب با محوریت هشدار در زمینه عوامل زمینهساز اعتیاد صورت میگیرد. بنابراین این برنامه با رویکردی هشدار - پیشگیری درصدد است تا اطلاعات لازم را به مخاطب ارائه دهد. البته نباید غافل شد که گفتوگو با کارشناسان اساساً با ماهیتی اطلاعرسانی و آموزشی صورت میگیرد، اما در تمامی آیتمهای برنامه حتی در موسیقی، شاهد نوعی هشدار هستیم؛ هشداری که علناً به مخاطب نوعی بازتعریف دوباره در زمینه این موارد را ارائه میدهد و با دادن اطلاعات جدید سعی دارد تا مخاطب را به تفکر عمیق درباره پیامدها و عوارض استعمال مواد مخدر وادارد.
از همینرو مشاهده میشود که اساساً در برنامۀ شوک، بخش عظیمی از تصاویر و متن سخنرانیها یا مصاحبهها، عوارضمحور است و چون اساساً ماهیت نشان دادن عوارض یک پدیده یا عمل، بیشتر بُعدی هشدارگونه دارد، شوک از این جنبه موفق شده است که توانسته مخاطب را با شوکهای قوی از تصاویر اجساد معتادان، وضعیت زندگی آنها، نقل زندگی آنها از زبان خودشان با پدیدۀ اعتیاد آشنا سازد و در همان زمان از قرار گرفتن در معرض آن منع گرداند.
این یافته، تأییدی بر نظریۀ برجستهسازی است. در همین زمینه، لوین معتقد است که چگونگی عبور مطالب از کانالها، تا حد زیادی به عملیاتی که در محل دروازه روی آنها صورت میگیرد، بستگی دارد و در نتیجه نمود مطلب قبل و بعد از محل دروازه، کاملاً متفاوت است. هر جامعهای نهتنها هدفهای فرهنگی تجویزشدهای دارد، بلکه وسایل از نظر اجتماعی پذیرفتهشدهای را نیز برای دستیابی به این هدفها در اختیار دارد. هرگاه این وسایل در دسترس فرد قرار نگیرد، احتمالاً آن شخص به رفتار انحرافآمیز دست میزند. شاید بتوان گفت که اساساً برنامه شوک سعی دارد تا با لحاظ بسیاری از مطالب مربوط به اعتیاد، نوعی قالببندی را به سمت پیامهای هشداردهنده و اطلاعرسان سوق دهد. از همینرو به نظر میرسد که اهداف و ابزار مناسب برای مخاطبان را نیز تعریف میکند.
بیشترین فراوانی در عوامل گرایش به مواد مخدر، مربوط به دوستان با 32 مورد، انگیزههای درمانی 21 مورد (16 درصد) و رهایی از زندگی و شخصیت متزلزل هر کدام با 14 مورد است. فراوانی استقلالطلبی، شخصیت عوامل فردی و تلقینپذیر به ترتیب 13، 12 و 11 مورد است. شاید بیراهه نباشد که بگوییم رویکرد برنامه شوک با توجه به تجربههای بخش مواد مخدر نیروی انتظامی در گرایش افراد به مواد مخدر، بیشتر رویکردی خانوادگی - فردی است؛ یعنی این برنامه با مطرح کردن رویکرد عامل اصلی گرایش جوانان به مواد مخدر یعنی دوستان (منطبق با یافتۀ احمدی و عربی (1395))، بقیه عوامل را ذیل همین عامل به نوعی جستوجو میکند. برای نمونه عامل رهایی از زندگی، یا تلقینپذیر بودن فرد در گرایش به اعتیاد، به زمینۀ دوستی با افراد معتاد یا مصرفکننده بر میگردد. از همینرو به نظر میرسد که تأکید بیش از حد برنامه بر عوامل فردی یا دوستیها میتواند زمینههای اجتماعی - اقتصادی آن را تقلیل دهد. در واقع برنامه شوک که با همکاری شبکه سوم سیما و نیروی انتظامی تهیه شده است، اساساً درصدد نیست که بر سیاستهای اقتصادی دولتی یا نبود برنامهای جامع برای مبارزه با مواد مخدر تأکید نماید. از همینرو نوعی تقلیلگرایی در این برنامه دیده میشود.
این یافته از لحاظ نظری، ابعاد گوناگون گرایش به اعتیاد را بیان مینماید: علل فردی، روانی، علل اجتماعی و اقتصادی، مهمترین این عوامل هستند. البته در وضعیت جاری ایران اغلب این علل اجتماعی - اقتصادی هستند که تعیینکنندهاند. مصداق بارز این امر، وجود مجموعهای از تصاویر پخششده از شوک است که از مناطق فقیرنشین تهیه شده و نشان میدهد که مستند شوک به طور غیر رسمی و شاید ناخودآگاه بر زمینههای اجتماعی - اقتصادی اعتیاد نیز تأکید دارد.
یافتهها مطابق الگوی ارتقای سلامت تانهیل نشان داد که 83 بار معادل 53% رویکرد برنامههای بررسیشده، بر پیشگیری اولیه متمرکز است، در حالی که 27% بر پیشگیری ثانویه و 20% بر پیشگیری مرحله سوم متمرکز است. اساساً برنامه شوک در مرحلۀ آغازین خود و ماهیتاً برنامهای آگاهیدهنده و اطلاعرسان است که سعی دارد با نوعی اطلاعرسانی هشدارگونه و شناخت خود، مخاطب را به سمت تفکر درباره پدیدۀ اعتیاد وادارد. از همینرو مشاهده میشود که اغلب سعی دارد تا اطلاعرسانی را از زبان معتادان نقل نماید. معتادان در اغلب مصاحبهها به روند اعتیاد و عوامل مؤثر بر آن و عوارض سوء مصرف مواد میپردازند. این مصاحبهها خود حاوی اطلاعات مهم و هشدارگونهای برای مخاطبان است. اما در مراحل بعدی باز در همین مصاحبهها یا گفتوگوهای کارشناسان به شیوههای درمان نیز تأکید میشود و با توجه به بیمارگونه انگاشتن معتاد در برنامه شوک، پیشگیریهای مرحله سوم، اهمیت مضاعفی مییابد که در بخشهای متعدد به آموزش مهارتهای شناختی و رفتاری و بازتوانی و بازپروری پرداخته شده است. این نشان میدهد که رسانه میتواند تغییرات نگرشی و رفتاری عمیقی در مخاطبان ایجاد کند؛ هرچند اساساً نمایش مواد مخدر و ابزار آن میتواند نوعی یادگیری اجتماعی را نیز القا نماید که نوعی کجکارکرد رسانه باید به حساب آورد.
دقت در شیوههای پیشگیری مطابق الگوی تانهیل نشان میدهد که اغلب معتادان، عامل اصلی اعتیاد خود را دوستان عنوان میکنند و اساساً اعتیاد را در قالب ایجاد یک مجموعه روابط اجتماعی جدید میبینند. بنابراین مهمترین موضوع را معاشرت نکردن با رفقای نامناسب میدانند. در همین حال از منظر معتادان مصاحبهشده که در برنامه هم انعکاس خوبی یافته است، وجود خانوادۀ معتاد در گرایش فرد به اعتیاد مؤثر بوده است. بنابراین پیشگیری دوم در این حوزه، جدا کردن کودک از خانوادۀ معتاد است. به نظر میرسد که رویکرد برنامه شوک در این زمینه اغلب بُعد فرهنگی - اجتماعی دارد؛ یعنی از یکسو برنامه درصدد است تا زمینههای در دسترسی را که میتواند منجر به اعتیاد فرد شود، اطلاعرسانی نماید و از سوی دیگر درصدد است که زمینهها را برجستهسازی کند. از همینرو استفاده از دارو بدون نسخه پزشک یا طب خانگی اساساً زمینههای در دسترس و غیر ارادی برای اعتیاد است که پیشگیری از آنها مورد تأکید برنامهسازان بوده است.
همانند پیشگیری اولیه، پیشگیری ثانویه نیز مورد توجه این برنامه بوده است و یافتهها نشان میدهد که طراحی برنامههای بیماریابی، تقویت مراکز درمان اعتیاد به صورت بستری و سرپایی، افزایش آگاهی خانوادههای معتادان برای شناخت روشهای سازگاری با آنها، بیشترین فراوانی را دارد. این شیوهها بر محوریت شناخت و اطلاعرسانی قرار دارد. هرچند درمان محوریت شیوه پیشگیری ثانویه است، مرحله ورود به درمان، شناخت جنبههای مختلف آن برای معتاد و مخاطب است. از همینرو تأکید برنامه شوک بر طراحی برنامههای بیماریابی یا تقویت مراکز درمان اعتیاد، همگی در مرحله اول منجر به شناخت خود معتاد یا مشاوره به وی خواهد شد. در این برنامه هرچند شیوههای پیشگیری ثانویه و مرحله سوم نسبت به مرحله اول، چندان برجسته نیست، این دو شیوه پیشگیری، ذیل پیشگیری اولیه قرار دارد. به نظر میرسد که برنامه شوک توانسته آگاهی و هشدارهای لازم برای مخاطب را فراهم آورد. از همینرو شیوههای پیشگیری نیز با روشی ملایم و نافذ بر مخاطب تأثیرگذار است؛ زیرا در سه روش پیشگیری، تأکید برنامه بر شناخت و زمینههای مؤثر و هشدار درباره عوامل خطرساز است. مطابق با نظریۀ پیشگیری ثانویه، تشخیص بهموقع و درمان زودهنگام انواع اختلال مورد توجه قرار میگیرد. در این سطح از سطوح پیشگیری از اعتیاد، تلاش بر این است که افرادی را که به تازگی مبتلا به سوء مصرف مواد شدند، شناسایی کرده، با مداخله سریع از مزمن شدن آنها پیشگیری کنند.
در پیشگیری مرحله سوم که بیشتر بازتوانی و بازپروری برای معتادان در نظر گرفته است، یافتهها نشان داد که تأکید برنامه بیشتر بر آموزش و استفاده از سرنگ یکبار مصرف برای جلوگیری از عود اعتیاد با 19 درصد و 6 مورد و بازگرداندن معتادان به کانون خانواده و جامعه، کاریابی و ایجاد گروههای معتادان هر کدام با 16 درصد بوده است. باید دقت نمود که در جامعۀ ایران، خلأهای فراوانی در زمینه آموزش و نحوۀ پیشگیری از اعتیاد وجود دارد. در این زمینه رسانه ملی هم عملاً به علت نداشتن یا خلأ برنامههای کاربردی، تأثیرگذاری چندانی بر مخاطب نداشته است و با نشان دادن رویهها یا روندهای برخورد با معتادان یا کشف مواد مخدر، بیشتر ابعاد جرمانگارانۀ آن را برجستهتر کرده است. در حالی که در برنامۀ شوک ملاحظه شد که این برنامه در کنار اطلاعرسانی و هشدار دادن، نوعی آموزشهای بازتوانی و بازگرداندن معتاد به کانون خانواده را نیز ابراز میدارد که از قبل از چنین بازگشتی، پیوندهای اجتماعی و خانوادگی جدید تشکیل شود. از همینرو رویکرد این برنامه در پیشگیری مرحله سوم، بیشتر قالب مشاوره، آشناسازی و آموزشی است.
مطابق نظریۀ یادگیری اجتماعی، یافتههای مربوط به جامعهپذیر کردن معتادان در برنامه شوک نشان میدهد که آموزش در رابطه با روابط خانوادگی با 46%، آموزش درباره روابط اجتماعی با 40% و آموزش درباره روابط شغلی نیز با 14% بیشترین برجستگی را داشتهاند. در واقع یکی از دغدغهها و نگرانیهای معتادان نیز از دست دادن روابط خانوادگی و طرد اجتماعی آنهاست. آموزش شیوههای برقراری ارتباطات صحیح با اعضای خانواده و نحوۀ گفتوگو و تعامل با آنها میتواند سنگبنای تجدید روابط اجتماعی باشد. هرچند در مصاحبههای متعددی معتادان متأهل با ابراز ندامت و پشیمانی، مهمترین آسیب به خود را از دست دادن خانواده میدانستند، ترک اعتیاد و برگشت به آغوش جامعه را در پذیرش خانواده مؤثر میدیدند. به نظر میرسد که برنامه شوک بر شیوههای جامعهپذیری درستی تأکید دارد و بهویژه با توجه به تأثیرپذیری و تأثیرگذاری معتادان از خانواده، مهمترین رکن جامعهپذیری را بر خانواده متمرکز نموده است. نظریۀ سازگار با این یافته، نظریۀ مرتن است. هر جامعهای نهتنها هدفهای فرهنگی تجویزشدهای دارد، بلکه وسایل از نظر اجتماعی پذیرفتهشدهای را نیز برای دستیابی به این هدفها در اختیار دارد. هرگاه این وسایل در دسترس فرد قرار نگیرد، احتمالاً آن شخص به رفتار انحرافآمیز دست میزند.
یافتههای مربوط به نحوۀ الگودهی، مطابق نظریۀ یادگیری اجتماعی درباره پیشگیری از اعتیاد نشان داد که معرفی عوامل خطرساز و زمینهساز اعتیاد، مهمترین الگودهی این برنامه در پیشگیری از اعتیاد است. اما این برنامه در کنار این الگو، اطلاعرسانی با 26%، تغییر نگرش با 21%، معرفی عوامل محافظ با 10% و معرفی فعالیتهای جایگزین را نیز پیشنهاد میدهد. اما در واقع باید گفت که برنامه شوک با رویکرد هشدارگونه پیشگیرانه بیشتر بر عوامل خطرساز تأکید دارد. عواملی نظیر دوستی با افراد ناباب، استفاده از مواد مخدر برای درمان برخی بیماریهای جسمی، شرکت در مهمانیهایی که مواد مخدر مصرف میکنند، از جمله عوامل مهم خطرسازی است که این برنامه درصدد معرفی آن است. اما در کنار این موارد سعی دارد تا تغییر نگرش مخاطب را نیز هدف قرار دهد. از جمله با مصاحبههای منظم و متعدد با معتادان و کارشناسان، بیشتر درصدد است تا نگرش افراد نسبت به اعتیاد را تغییر دهد؛ بدین صورت که هزینههای اعتیاد برای مخاطب را بیشتر از منافع آنی معرفی میکند و در کنار آن از رویههای اطلاعرسانی و عوامل محافظی نظیر خانواده یا مشاوران نیز صحبت میکند. این یافته سازگار با نقش رسانه در پیشگیری، آموزش روشهای پیشگیری، آگاهیرسانی و اطلاعرسانی است (ر.ک: رضایی و رمزی قره قشلاقی، 1394؛ طاووسی رودسری، 1395؛ طهرانی، 1395؛ دونالدسون و دیگران، 2017). از همینرو در بحث پیشگیری از سوء مصرف مواد از طریق رسانهها، مخاطبشناسی اهمیت فراوانی دارد. یكی از چالشهای عمده در این زمینه، طبقهبندی صحیح مخاطبان و ارائه پیامهای مناسب در زمینه سوء مصرف مواد مخدر به آنهاست. تغییر رفتار، فرآیندی پیچیده است و عرضۀ پیام، اولین گام در این راه است. به طور كلی برنامههای رسانهای میتوانند عقاید را تغییر و انگیزه را تحت تأثیر قرار دهند؛ ولی آنچه را كه نمیتوانند انجام دهند، تغییر بلندمدت در رفتار آنهاست.
یافتههای مربوط به این مورد نشان میدهد که 41% از پیامهای ارائهشده قالب پیشگیرانه، 36% قالب آگاهیبخش، 14% قالب آموزشی و 8% قالب ترغیبی داشت. رویکرد برنامه شوک، هشدارگونه پیشگیرانه است. پیامهایی که این مستند نیز بر آن تمرکز محوری دارد، پیامهای مبتنی بر روشهای پیشگیری از مبتلا شدن به اعتیاد است. باید گفت که تمامی قالبهای بعدی پیامهای این برنامه نیز اغلب بُعد پیشگیرانه را پوشش میدهد. مثلاً صحبت با کارشناسان که اغلب آگاهیبخش است، دارای مضامین قوی هشداردهندگی و پیشگیرانه است؛ یا حتی در ابعاد ترغیبی نیز ترغیب و تشویق به شناخت راههای کشیده شدن به سمت اعتیاد نیز اغلب پیامهای ارسالی با نوعی شوک و هشدار به مخاطب ارسال میشود. از همینرو برنامه درصدد است تا پیشگیری و هشدار را در صدر نوع پیامهای ارسالی خود قرار دهد و سایر انواع پیامها نیز اغلب ذیل این دو پیام قابل طبقهبندی است. این یافته از لحاظ نظری با نقش رسانه در آگاهسازی از پیشگیری از اعتیاد سازگار است که منطبق با آن، رسانه میتواند هم در بحث تبلیغات و هم در بخش خبر و اطلاعرسانی، نقش مهمی در پیشگیری از اعتیاد داشته باشد. رسالت آنان، انتقال سریع و آگاهیبخش اخبار و وقایع دنیای ماست. یکی از علل عمده در بحث گرایش، بیاطلاعی از پیامدها و وقایع تلخ مصرف مواد مخدر است. رسانه میتواند ضمن اطلاعرسانی دقیق و منطبق بر واقعیت، جامعه را از نتایج تلخ آن آگاه کند. اطلاعرسانی از اوضاع و احوال افراد آلوده و آثار و پیامدهای آن میتواند در این حوزه بسیار مؤثر باشد. این یافتهها، تأییدی بر نظریۀ چارچوببندی پیامهای رسانهای است.
منابع
احمدی، حبیب و علی عربی (1395) «ضرورت بازنگری در سیاستهای تصویرگری اعتیاد در جامعه (مطالعه موردی: شهر کرج)»، فصلنامه توسعه اجتماعی (توسعه انسانی سابق)، دوره یازدهم، شماره 1، صص 7-34.
پورافکاری، نصرت الله (1384) «فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی»، فرهنگ معاصر ، تهران، ص818.
تقیپور، فائزه و داریوش شرفی (۱۳۹۵) «تجارب مردان معتاد به مواد مخدر ساکن در شهر شاهینشهر از عملکرد رسانههای جمعی پیرامون نحوه پیشگیری از اعتیاد»، همایش ملی پیشگیری از اعتیاد، شاهین شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین شهر.
خالقیپور، شهنار و محمد حسین یارمحمدیان (1387) مصرف موارد مخدر و برنامه های پیشگیری در نوجوانان و جوانان، دانشگاه آزاد واحد خوراسگان.
رحمدل، منصور (۱۳۸۲) «اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر در ایران: جرمزدایی یا جرمانگاری»، نشریه رفاه اجتماعی، دوره سوم، شماره ۹، صص ۲۰۳-۲۴۲.
رضاقلیزاده، بهنام (1393) «نقش رسانه در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر»، فصلنامه سلامت اجتماعی، دوره 1، شماره ۴، صص۷۹-۱۰۰.
رضایی، شوقعلی و صمد رمزی قره قشلاقی (۱۳۹۴) «بررسی نقش مدارس و رسانهها در پیشگیری از اعتیاد»، دومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی، مؤسسه آموزش عالی مهر اروند، مرکز راهکارهای دستیابی به توسعۀ پایدار.
رفیعیفر شهرام، (1383) «از آموزش سلامت تا سلامت»، اداره ارتباطات و آموزش سلامت معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
رمضانی، حسین و مسعود عباسی (1396) «مطالعۀ چگونگی بازنمایی افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر در برنامههای تلویزیون»، پیشگیری نوین، گاهنامه داخلی، شماره 14، صص 1-10.
ستاد مبارزه با مواد مخدر (1389) استراتژیهای پیشگیری از اعتیاد.
سورين و تانكارد، (1381) نظريه هاي ارتباطات، ترجمه عليرضا دهقان، تهران، دانشگاه تهران.
سیام، شهره (۱۳۸۵) «بررسی شیوع سوء مصرف مواد اعتیادآور میان دانشجویان پسر رشت در سال ۱۳۸۴»، مجله تحقیقات علوم پزشكی زاهدان (طبیب شرق)، صص ۲۷۹-۲۸۵.
شرق، علی و دیگران (1390) «بررسی عوامل مؤثر بر عود اعتیاد از دیدگاه مراجعهکننده به مراکز»، ماهنامه علمی- پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، دوره بیستودوم، شماره 2، صص 129-136.
شهتا آدام و اشترونبرگ جاسپر (1394) «نظریه چارچوب بندی»، ترجمه بیچرانلو، www.sooremag.ir
طاوسی رودسری، رضوانه (۱۳۹۵) «نقش رسانههای جمعی در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر»، همایش ملی پیشگیری از اعتیاد، شاهینشهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهینشهر.
طهرانی، مهدی (۱۳۹۵) «نقش رسانههای جمعی، فضای مجازی و پویشهای مردمی در پیشگیری از اعتیاد»، همایش ملی پیشگیری از اعتیاد، شاهینشهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهینشهر.
عزیزی عبدالرضا (1382) «پیشگیری و درمان اعتیاد»، تهران، ناشر چهارم.
کوش دنی و فیسک جان (1380) «فرهنگ تلویزیون»، ترجمه مژگان برومند، مجله ارغنون، دوره 8 شماره 19، صص 125-142.
مسعودی فرید، حبیبالله و دیگران (1393) «نقش رسانه در پیشگیری از اعتیاد: چالشها و راهکارها»، فصلنامه سلامت اجتماعی و اعتیاد، دوره ۱، شماره 1، صص 81-94.
مک کوایل دنیس (1387) درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی، ترجمه پرویز اجلالی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
مهدیزاده، سید محمد (1389) نظریههای رسانه: اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی، تهران، همشهری.
میرزایی، طیبه و دیگران (1389) «عوامل مرتبط با عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر مراجعهکننده به مرکز ترک اعتیاد شهر رفسنجان»، نشریه پرستاری ایران، دوره ۲۳ ،شماره ۶۷، صص 49-58.
نباتی فریبا (1393) چارچوبسازی رسانهها برای افکار ما، گفتوگو با دکتر علیرضا دهقان، http://www.hamshahritraining.ir/news
نوجوان، کمال و محمود اصغری (1393) «تعیین روش مؤثر پیشگیری بر اساس راهبردهای کاربردی پیشگیری از اعتیاد»، فصلنامه سلامت اجتماعی و اعتیاد، دوره اول، شماره 3، صص 121-146.
Donaldson, E. A., Hoffman, A. C., Zandberg, I., & Blake, K. D. (2017) Media exposure and tobacco product addiction beliefs: Findings from the 2015 Health Information National Trends Survey (HINTS–FDA 2015) Addictive Behaviors, 72, 106-113.
Haghpanahan, H., Mackay, D. F., Pell, J. P., Bell, D., Langley, T., & Haw, S. (2017) The impact of TV mass media campaigns on calls to a National Quitline and the use of prescribed Nicotine replacement therapy: a structural vector Autoregression analysis. Addiction.
Tye J, Warner K, Glantz S. (1987) Tobacco advertising and consumption: evidence of a causal relationship. J Public Health Policy; 8:492–507.
Villani S. (2001) Impact of media on children and adolescents: A 10-year review of the research. J Am Acad Child Adolesc Psychiatry;40:392–401.
[1] * کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، ایران amir1200202@gmail.com
[2] **نویسنده مسئول: استادیار گروه نیازسنجی و مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی، واحد شهید بهشتی، ایران
soraya.ahmadi@gmail.com
[3] *** استادیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، ایران pishnamazi@gmail.com